وقتی کارای شوهرم خیلی بهم فشار میاره دوست دارم برم و از دستش خلاص شم . ولی این دفعه که داشتیم تا تهش میرفتیم فقط بچه هام و آیندشون جلو چشمام بود . اگه با منم میومدن زندگیشون خراب میشد و اگه با شوهرمم میموندن ، همینطور . هر جوری فکر میکردم و از هر راهی فکر میکردم چیزی جز نابودیشون جلو چشمام نمی اومد. همیشه میگفتم چرا بعضی ها میگن بخاطر بچم دارم تحمل میکنم . هر کس میگه دور از جونتون احمقه . ولی این روزا به بچه هام بیشتر نگاه میکنم بیشتر توجه میکنم و بیشتر از قبل از کنارشون بودن دارم لذت میبرم . داشتم از دست میدادمشون .
حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
دقیقا مثل همیم منم بقدری دلم میخاد بزارم برم تا پای طلاق هم رفتیم ولی فکر بچهام نزاشت هرجوری بدبخت میشدن با من رفاه ندارن پیش پدر هم یا زیر دست زن پدر یا مادرشوهرم که داغونن در هرصورت تنها راه همین بود که بپذیرم قربانی بشم بخاطر بچهام البته دارم سعی میکنم زندگی خوبی داشته باشم ولی ته ته دلم یچیز دیگه ایه