یه رل داشته تو دانشگاه دوسال و نیم باهم بودن بعد یه پسر دیگه میاد سراغش اولیو ول میکنه میره با دومی اولی هم خیلی زجر میکشه و میگفت که واسم گریه کرده و گفته اگه یروز خواستی برگردی برگرد من منتظرتم
الانم چون زندگیش بده میگه کارما اونو دارم پس میدم الکی انداخته گردن اون