تابستون من پر از اتفاقات عجیب بود، یاد گرفتم که "هیچ حالی دوام، ندارد" و بالاخره میگذره، به قول شاعر
-چون سر آمد دولتِ شب هایِ وصل، بگذرد ایامِ هجران نیز هم-
تابستون، از دست دادنِ عزیز داشت، مسافرت به رشتِ عزیزم‌و داشت، آشتی کردن با لاک و ناخون هام رو داشت، اشتباه داشت، خنده داشت، خودم بودن داشت
خودسانسوری نکردن داشت...
لاکِ جدید بعد از سه سال!🐳
رشت و صدف و سبز🌱🦋
جمع کردن صدف‌ها🫧
چایِ لبِ دریا و سوزِ سرما🦕🪻
یارِ سخن نگفته و سخن شنیده‌یِ من: سهراب سپهری🕊
درست کردن شیشه‌یِ سفر💛
تابستون شما چطور بود؟🫶🏿
