قضیه از این قراره که ما یه عروسی داریم که برامون خیلی مهمه و فامیل نزدیکمونه . اقا این بنده های خدا که امروز عروسیشونه از ۲ سال قبل همو میخواستن اما پدر عروس مخالفت میکرده چون ما شیرازی هستیم و این دوماده کورد هست . پدر عروس هم میگفته که من دخترم رو به راه دور نمیدم و این چرت و پرتا ولی پسره خیلی ماهه حالا بعد ۲ سال اینا میخوان عروسی کنن .
همونطور که قبل گفتم عروسی برای ما خیلی مهمه چون فامیل نزدیکمون هستن . بعد حالا مادر من رفته برای خودش لباس مجلسی خریده و ارایشگاه رفته و اینا . بعد زورش میاره منو یه ارایشگاه ببره موهام رو حداقل یه حالتی چیزی بدن . انقدر موهام ساده و زشت هست که خدا میدونه . لباسمم خیلی سادس بعد مامانم پر زرق و برقه همه چیش 😭 بهم گفت که موهاتو خودم سشوار میکنم بعد امروز باهام سر لج افتاد و کلی بهم گفت زشتی و فلان اینا . بعد هرچی بهش التماس کردم موهامو حداقل سشوار کنه جوابم رو نمیداد . کم محلی بهم میکرد . یک ساعته دارم گریه میکنم موهام انقدر زشته . حالا عکسشو براتون میزارم
بچه ی ۹ ساله رو میبرن ارایشگاه کلی بهش میرسن موهاش رو خوشگل میکنن بعد مامان من زورش میاره برای من پول خرج کنه 😭 انقدر بهم فشار اومد خون دماغ شدم . خجالت میکشم برم عروسی 😭😭