انگار بچه داشتم پدرش نامعلوم نمیدونم پدرش کیععع😬😬😬انگار یجورهای حس میکردم میشناسم پدرشو،درصورتی که خانوادم نه ازدواج و بچه دارشدن من میدونستن انگاریهوی بای بچه امدتوی بغل امد بودام خونه خانوادمم به چش بد بهم نگاه میکردن که تو شوهر نکردی این بچه کیع؟بدش منم به یکی زنگ میزنم میگم بخاطر بچه اتم شد برگرد ی اینطور چیزی بود
منم میگم شاید با گریه زاری خوابید بودام با فکر خیال اون یاروی که کات کرد بودایم خواب بیدم این چرت پرت هارو دیدم
ولی خدایش توی خواب خیلی حال بدی داشتم ی حس ترد شدن بدی داشتم از سوی خانوادم
انگار نه اون یارو نه خانوادم بگردن نمیگرفتنم