دیشب با پسرم دستشو گرفته بودم داشتم عمو زنجیز باف بازی میکردم . شوهرم اومده وسط ما دست پسرمو گرفته اون یکی دستشو بجای اینکه دستمو بگیره دست گزاشته رو شونم . گغتم چیه عارت میاد دستمو بگیری . میگه تو الکی . ناراحت شدی . دیوانه ای . اینم بگم بخاطر کار و مشغله و اینکه پسرم همیشه از روز تولدش وسط ما خوابیده خیلی وقته از هم دوریم .شما بودین ناراحت نمیشدین ؟
پای کسی دیگه هم در میون نیست ۹۹ درصد مطمینم .بحث سردی و بی محبتیشه