صبی هم ما رفته بودیم دکتر واسه قلب پدرم بعد فقط یه اکو گرفته بودیم من خودم زنگ زدم گفتم ببخشید امروز دکتر هستن؟بعد دیگه رفتیم و تموم شد
خود منشیم دید من اصلا نوبتی نزدم و اسم و فامیل نگفتم
بعد بعد از ظهر دیدم ینفر زنگ زده بود گفت سلام گفتم سلام بعد مکث کرد هول شد با عجله گفت آها آقای کمالی شما اومده بودین خواستم بگم دکتر اومد!