از کجا فهمیدی ؟ با کی و اینکه در چه حد بوده صبوری کن پول و پس انداز جمع کن برو کاری یاد بگیر بعد برو ...
من ی شهر دیگه زندگی میکنم رفته بودم خونه بابام ۳ روز بمونم گفتم گوشیتو بده ب پسرم میخواستم شیر بدم گفتم بدم بهش اهنگ نشون بدم شیرشو بخوره رفتم تو گالریش تو پوشه تلگرامش عکس ی دختر غریبه دیدم گفتم این عکس کیه سیو کردی گفت نمیدونم من سیو نکردم یکم دست پاچه شد من شک کردم بعد گوشیشو گرفت رفتم ازش بگیرم هی مقاومت میکرد گفتم اگه گوشیتو ندی دستم میزارم از خونه میرم ساعت ۱۰ شب بود گوشیشو گرفتم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
حالا این رو نمیشه خیانت گرفت گاهی تیک ذخیره تلگرام فعال هست و عکسی که دیده باشی میره توی گالری تو ذخیره میشه شاید خودش ذخیره نکرده فقط رفته نگاه کرده منم مطمینم که همسر منم میره و این چیزا رو نگاه میکنه همه شون نگاه میکنند اما من گیر نمیدم وما الان ۴ ماهه ممنون الرابطه هستیم بخاطر بارداری پر خطر من اما خب اینا هیچکدوم مجوز نیست برای این کارها اما باید صبوری میکردی ته توشو در میآوردی سریع همه چی رو بهم ریختی اونم دیگه حواس جمع کاراش و میکنه تا گیر نیفته شما هم حساس نباش فعلا سخت نگیر هیچی هم نگو کمی سرسنگین باش خودش میفهمه
اینم بگم ک ما خودمون همو انتخاب کردیم ۲ سال بود دوس بودیم بعدش ب اصرار خودمون عقد کردیم مادرشوهرم راضی نبود اصلا برخلاف میل باطنیش ولی قبول کرد دوران عقد خیلی پرتنشی داشتیم وای شوهرم خیلی دوسم داشت تا قبل از بچه دار شدن زندگیمون خوب بود خیلی هوامو داشت ولی از وقتی بچه اوردم زندگیمون خیلی دعوا بود توش مامانش همش دخالت میکرد تو بچه داریم بعدم بی محلم میکرد من قرشو بهش میزدم تو دعوا ها بحث طلاقو پیش میکشیدیم
من هیچ وقت نمیتونم خونه مادرم برم چون مادرم پسر دوسته. و منو فقط برای کلفتی میخواد. خونش را تمیز کنم ...
ماهم همینطور عزیزم ما هم دقیقا همین هستیم تازه خونه ش سه طبقه است از بس کار میکنیم پاره میشیم آخرشم ما آدم بده هستیم من با شهر مادرم ۶ ساعت فاصله دارم اون همه براش هزینه کردم کار کردم آخرش برگشته به خواهرم گفته که سمیه هم دیگه مثل قبل درست و حسابی و از ته دل کار نمیکنه سطحی رد میکنه میره!!
حالا این رو نمیشه خیانت گرفت گاهی تیک ذخیره تلگرام فعال هست و عکسی که دیده باشی میره توی گالری تو ذ ...
ببین اصلا توی ازدواج اعتماد ها دیگه خیلی سست شده منم اعتمادی ندارم بهش شما انتخاب هم باید باشید دیگه مگه کس دیگه ای باید شما رو انتخاب میکرد مادرشوهرت باید به انتخاب پسرش احترام بذاره سعی کن رفت و آمد نکن باهاشون من بودم قطع رابطه میکردم الان با جاری هام قطع کردم سه ساله راحتم فقط عید نوروز پنج دقیقه .
شما با عاطفه و محبت همسرت رو بکش سمت خودت دیگه کسی نمیتونه کاری کنه . سعی کن عشق تو بهش نشون بدی باهاش گرم باش غر نزن شاید عوض شد
حالا این رو نمیشه خیانت گرفت گاهی تیک ذخیره تلگرام فعال هست و عکسی که دیده باشی میره توی گالری تو ذ ...
ن اخه یبارم باز نگاه کرده بود سر همون دعوا کردیم خیانت همیشه ب رابطه نیس وقتی تو مغزت ب یکی فکر کنی این میشه خیانت از ایراد گرفتناش و بهونه گرفتناش نگم من بخاطره بارداری زایمان ریزش مو شدید گرفتم موهام شد نصف قبل همیشه میگه مردم مو بلند میکنن تا کمرشون مال تو همش ریخت یا قبلا چاق بودم میگفت چاقی دوس ندارم قبل اینکه برم خونه مامانم دعوامون شد گفت بفرما برو خونه بابات نمیخوامت خیلیا با بچه جدا میشن طلاق عین نق و نباته رو زبونش
ن اخه یبارم باز نگاه کرده بود سر همون دعوا کردیم خیانت همیشه ب رابطه نیس وقتی تو مغزت ب یکی فکر کنی ...
چقدر پررو و وقیح تو هم ایرادات اونو بزن به صورتش مگه خودش چه تحفه ای هست حالا نگاش کنی سیاه سوخته بود کندو ی پشمالو هستا
تقصیر. خودته که آدم حسابش کردی نگاهش نکن فقط به خودت رسیدگی کن اینقدر هم عاشقش نباش ازدواج فقط یه توافق روی یک تکه کاغذ هست هیچ اعتباری به آدمها نیست . این آدم هوس بازه
ببین اصلا توی ازدواج اعتماد ها دیگه خیلی سست شده منم اعتمادی ندارم بهش شما انتخاب هم باید باشید دیگه ...
از چشمم افناده جوابمو بعد از ۴ سال با ی بچه چجوری داد از قبلم میدونستم بهم وفا نمیکنه اصلا پسندم نمیکنه خیلی حالم بده جوری ک میخوام از پسرم بگذرم و طلاق بگیرم دلم نمیخواد تو این زندگی جهنمی باشم
چقدر پررو و وقیح تو هم ایرادات اونو بزن به صورتش مگه خودش چه تحفه ای هست حالا نگاش کنی سیاه سوخته بو ...
خیلی دلم گرفته چجوری تونست زندگیمو با ی بچه خراب کنه من هیچی تو این زندگی واسش کم نزاشتم بخاطرش خانوادمو ول کردم اومدم تو شهر غریب ولی اون چجوری جوابمو داد بعدم زیر بار نمیره قسم میخوره میگه من نگاه نکردم من با کسی حرف نزدم من کاری نکردم بهش گفتم قسم نخور تو ب هیچی اعتقاد نداری