ببین کم کم حل میشه از تحصیل شروع کن
اگه دیدی درست شد ادامه بده وگرنه ادامه نده همیشه که بچه نمیمونی تو یه خانم عاقل و بالغ زندگیت هستی و تو هم سهم داری مدیریت خونه با توعه و باید کارای شخصیتو خودت انجام بدی
منم بیس سالم بود شوهرم کنترل گری شدیدی داشت درسمو ادامه دادم تا فوق خوندم تو این چندسال یاد گرفتم حتا نصف شب بیرون برم چطور و چجور رفتار کنم
پیشنهادم بهت اینه از درس شرو کن
عزیزم بنظرم مشکلتون ب مرور حل میشه همسرمن هم اوایل دوست نداشت تنها جایی برم البته درو اینا رو قفل نمیکردا. ولی همیشه ام میگفت ب تو اعتماددارم. گرگا بیرون زیاد شدن. منم صبوری کردم چند وقت. بعد کارش میگفتم حوصله ام سر رفته میرفتیم بیرون خرید و..کم کم متوجه شد که پوشش و رفتار من ب گونه ای هست که ب هیچ کس اجازه جسارت ب خودم رو نمیدم. و وا داد خودش میگه همش باید بری بیرون فلان جاها بری کارای اداری رو یاد بگیری خودت باید گلیم خودتو از اب بکشی بیرون و.... اوایل یسری مردا میترسن عشقشونو از دست بدن. یکم سخت گیر میشن. کم کم میبینن خبری نیست برمیگردن تنظیمات کار خانه
عزیزم همین سایت و ی ذره بالا پایین کنی متوجه میشی. تو اطرافمون چه مردایی پیدا میشن وقتی. میگی همه چیزش خوبه جز این مورد. بنظرم ارزش صبر و تلاش برای بهتر شدن رو داره. فک میکنی اگه چند سال دیگه ازدواج میکردی. ی ادم همه چیز تمام گیرت میومد. بلاخره هرکسی ی عیبی داره باید خوبی هاشونو ببینیم و تلاش کنیم خصلت های بدمون رو درکنار هم کاهش بدیم زن و شوهر مکمل هم هستن اگر کامل بودن که نیازی ب همسر نداشتن. خدا زوج ها رو کنار هم قرار میده تا در کنار هم ب کمال برسن .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
