آغا من تولد خودمو سالگرد عروسیم چنروز بعد بدنیا اومدن پسرم بود.واسه همین شوهرم گف سه تا کادورو یجا روز تولدت بهت میدم.
حالا بماند ک چه زجرها ک نکشیدمو تو خماری مونده بودم اسااااااسی،تا ایکنه دو روز دقیییییقا دو روز قبل تولدم شوهرم پیام داد ک عزیزم نمیدونم با چه رویی نیگات کنم هدیتو خاستم بخرم بانکو بستن
پولمون هنوووووز توی بانک آرمانه
و همچنان بنده اندر کف کادو مانده ام
پسرمم شیش ماهشه