حالا من یک پسر بزرگتر هم دارم وقتی بچه بود غذا درست می کردم فقط یکبار می گفتم بیا بخور ،اگر نمیومد دیگه هیچی نمی گفتم تا حسابی گرسنه بشه بعد با ولع می نشست به خوردن،یک وقت می دیدی از صبح تا ده شب هیچی نمی خورد ولی سرانجام تسلیم می شد
اگر هم چیزی را می گفت دوست ندارم می گفتم خوب نخور چیز دیگه ای نداریم ،گرسنگی زیاد باعث می شد همه چیز بخوره