من یه مدت بود خیلی اذیت میشدم نمدونستم مشکلم چیه تصمیم گرفتم برم پیش دعا نویس با دوستم حالا یه مرد پیر بود گفت یه مشکلی دارم ک نمیگم اونو حالا بعد گفت یکی هم اینکه خیلی نظر روته یعنی چشم میخوری برای همینه خواب راحتی هم نداری سنگینه کارات هم گره میوفته بعد در اومدیم بیرون تو راه یهو خوردم زمین پاهام الان خیلی درد میکنه