طرف شوهر داره با دو تا بچه مثلااا ادم مذهبی ییم هست ولی تا شوهرمو بعضی مردارو میبینه یهو با نمک میشه و ادا میاد هی با مردا و مخصوصا شوهرم شوخی میکنه. همش تمرکزش روی شوهر منه تا میخنده هی بهش نگاه میکنه
منم زنم میفهمم ولی متاسفانه نمیتونم به روش بیارم
خیلی دوسش داشتم عین خواهرم اما از وقتی فهمیدم منظور داره ازش متنفر شدم اما بازم به روش میخندم و نمیتونم بهش بفهمونم خودشو جمع کنه و بگم بهش من فهمیدم.
هی میخواد توی جمع از شوهرم تعریف کنه و باهاش هم صحبت شه اما شوهرم محلش نمیذاره. شوهرش خیلیی ادم متشخص و سرسنگینی هست اما این زن خیلی بی حیاعه و برخلاف ظاهر مذهبیش واقعا ذره ای حیا نداره. مثلا توی ماشین نشستیم به بچش داره زیر چادر شیر میده یهویی جیغ میزنه وای سرشو گاز گرفت یا مثلا چندین بار یهویی شوهرم بی حجاب دیدش اومد با ذوق و خنده بهم گفت وای شوهرت منو دید
یه بار بهش گفتم بقیه نامحرم میبینتشون ناراحت میشن تو خوشحال میشی گفت نه از استرسه...
یا هی گیر میده اره شوهرت منو دوس نداره یه بار گفتم عزیزمن چرا باید شوهرم محل نامحرم بذاره.
میدونید یه مدت هی به شوهرم پیام میداد من بدم اومد که انقد مریضه شمارشو پاک کردم خودشم فهمید
نمیدونم چطور بهش بفهمونم خودشو جمع کنه چون من ادمی نیستم مقابله به مثل کنم و با شوهرش این رفتارارو داشته باشم یا بخوام آزارش بدم چون هم خدارو در نظر میگیرم هم شخصیتم بهم اجازه نمیده بااینکه هم از لحاظ چهره و هم پرستیژ خانودگی خیلی ازش بالاترم و اون متاسفانه ضعیفه. خیلی هم دلم واسش میسوزه اما نمیتونم تحمل کنم کسی واسه شوهرم کرم بریزه هرچند که شوهرم محل نذاره از اون زن متنفر میشم. حالا به نظرتون چیکارش کنم چی بهش بگم؟ دوس ندارم از یکی متنفر باشم و هی ببینمش. اخه جزو خانوادمونه و زیاد میبینمش نمیتونم حذفش کنم