۳ هفته اس از خونه بابام منو اورد خونه
۳هفته تمام بامن حرف نزد .بشدت دهن بینه هرچی بقیه بگن همونو گوش میده ی دوستی داره ازاولم باهاش مشکل داشتم مجرده و زن باز الانم کلا بااونه میدونم ک اون داره یادش میده جداشیم چون شوهره منم رفیق بازه پسره هرشب با دوستاش بیرون مسته تا دیروقت ازاینورم ۲تا زن بیوه یکیش کرجه یکیم منطقه خودمون ذاره ک باهاشون هس....
شوهرم ن خرجی میده ن حرف میزنه باهام ۳ ماهه جدا میخابیم
ازوقتی اومدم چن بارتاالان گف نمیخامت پاشو برو دلیلم نداره .
امروزم بابام و مامان باباش اومدن جلو همه گفت ک من نمیخامت بابامم گف پاشو لباساتو جم کن داشتم میومدم مامان بزرگش نذاشت .....اگ نبود رفته بودم
دارم دست و پا میزنم تو این جهنم دوس دارم سریع تموم بشه