احمقها به همین راحتی اداره میشونداستالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی میافتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانههای گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود میکشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب میکرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده میکنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من میآید احمقها به همین راحتی اداره میشوند!
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
درد نداشتی؟خون بالا نیاوردی؟من از این خون بالا اوردنه ترسیدم ولی دیگه سخت تر از عمل اپاندیس که نیس ش ...
اصلا درد نداشتم از اتاق عمل اومدم بیرون میپرسیدن مامان وبابام درد داری میگفتم نه اصلا بالانیاوردم من اپاندیس،هم عمل کردم فقط چند ساعت بعد عمل سختم بود بلند شدن بعدش راحت راه میرفتم
اصلا درد نداشتم از اتاق عمل اومدم بیرون میپرسیدن مامان وبابام درد داری میگفتم نه اصلا بالانیاوردم من ...
وای اپاندیس خیلیییی برای من سخت بود مخصوصا اینکه همزمان باهاش پریود شدم یعنی من قبل از رفتن به اتاق عمل پریود شدم همش حس پارگی بخیه داشتم اپاندیس واقعا برام سخت بود گرچه تو زمانی که افسردگی داشتم عمل کردم خود افسردگی هم طاقتو کم میکنه