نه نگوووووووووووووووووو خیلی بده
من حاضر نیستم حتی تو مسافرت باهاشون تو یه خونه باشم،حتی یه روز😣😫😌
من بیچاره ک هرروز بحث دازم چی
یه روز میکع چرا ماست برداشتی ازیخچالم
یه روز میگع ماذرت فلانه
یه روز میکع اخ پسرمو چراغذانمیدی لاعرشده
یه روز میکع خداکنه مث عروس فلانی نشی
من بدبخت دهنم بسته ست
میام بالا
باسوهرم دعوامبشه😖
مادرشوهر هر جا باشه پسرش شارژه و عروس میشه توسری خور اون دوتا پدر شوهرم این وسط ماهی گیری می کنه مثلا اگه یه عیبی داری یه اسم زشتی روت می ذاره و با اون اطم صدات می کنه شوهرتم می خنده و کم کم می گه اه چی زنط دارم بابام داره مسخرش می کنه
بمیرم زندگی نمیکنم با اونا
اصلا خوب نیست.. چه خوب باشن چه نه دور بودن بهتره کاش منم زودتر جور شه فاصله بگیرم
خب زندگی جمعی سختیای حاص خودشو داره اما گاهی شرایط ایجاب میکنه ادم با خانواده شوهرش زندگی کنه.من در حال حاضر و قبل ازین دوست نداشتم نه نزدیک خانواده خودم باشم نه همسرم.اما اینده را نمیدونم.حتی چند بار خانواده همسرم و خودش تصمیم گرفتن سه تا خونه ما و خودشون و خواهر شوهرمو یکی کنن اما من مخالف بودم.البته همسرم میگفت ما اونجا زندگی نمیکنیم میدیم اجاره اما من میدونستم نمیشه.
من قراره باهاشون تو ی ساختمون زندگی کنم...هرچقدررم ک بگی خوبن بازم سخته
خوب نیست اصلا.
البته بستگی داره طرفت چجوری باشه.
من تا بچه نداشتم یکم بهتر بود.
تو یه ساختمون بودیم. الانه که بچه دارم و حتی تو یه ساختمونم نیستیم رو مخم هستن.هررروز بچه رو میخان ببینن. میخام برم یه شهر دیگه زندگی کنم که دور باشم.
من حتی یه ساعت نمیتونم تحملشون کنم هیچ وقت نمیرم خونشون...خداروشکر خونم جداست
فقط موندم من چه ساده بودم تو عقد کردگی به شوهرم اصرار اصرار که بالای خونه بابات اینا یه طبقه بساز بریم زندگی کنیم،اصرار هاااااااا نه اینجوری اصرارررررررررررر خدا رو شکر شوهرم قبول نکرد😁😊😊😊
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
