تصمیم گرفتید بی حس و بی رحم بشید نسبت به آدما . اینکه خودتون رو اولویت قرار بدید و دلتون به حال کسی نسوزه
اینکه کسی دوسم نداشت
و تو شرایط سخت فقط خودخوری کردم و هیچوقت ب هیشکی نگفتم چون هیشکی پشتم نبود
تمسخر تحقیر
اعتماد کردن به دوستام
قصاوت شدن
بی چشم و رویی خانواده همسرم
هنوز نشدم
چون به کسایی که اعتماد کرده بودم ذره ای براشون مهم نبودم و بهم اعتماد نداشتن تصمیم گرفتم ولی نشدم
بزرگ شدن
از کلاس دوم که همکلاسیام مسخرم میکردن و دستم مینداختن
تصمیم گرفتم با هیچکی خوب رفتار نکنم و تا به امروزم این خصلتو حفظ کردم
ی ادم سمی اومد ت زندگیم بدترین ض به ای ک میتونست بهم زد
باعث فوت بابابزرگمم شد
البته یکی دو نفر. نبودن
پر توقع بودنشون . اینکه هرچی زیاد بودی انگار بازم کافی نبود واسشون
البته بی رحم نشدم ولی دیگه خودم مهمم فققط
دوست صمیمیم یهو منو گذاشت کنار
فهمیدم همشون عین همن
بهشون محبت میکرردم مهربون بودم سوارم میشدن
دو رو بودن تو هرچی دخالت میکردن
منم گفتم گور بابای همشون😕😂ببخشیدا
دیگه اصلا مهم نیست اونام جرعت دخالت ندارن
آشکار شدن چهره واقعی شون تو سختی های زندگیم
دوسال پیش مریضی سختی گرفتم و از لحاظ مالی تو فشار بودم و اون زمان خودمو تک دیدم کسی کنارم نبود دل بریدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
