خانما من همسرم دو سال هست بیکار شده هر چقدر هم پولداشته نصفش رو از پیشش دایی هاش خوردن و نصف دیگشو رو خونمون و عروسیمون خرج کرد پولایی عروسیمونم ماشین گرفتیم و رو خونمون خرج کردیم الان میگم بیا طلا هامو بفروش خونمون رو تا نصفه حداقل برسونیم میگه نه منتظره تا خدا براش از یه جا کار جور کنه ولی یه سال از عمر من داره میگذره هیچ غلطی نکردم تو زندگیم چیکار کنم به حرفم گوش بده طلا هام بفروشم تو این شرایط بیکاری کار خوبیه یا کار خوبی نیست
یا مثلاً بهش میگم تا پول میاد دستت بده رو سه تمونی که قرض داریم ولی این کارو نمیکنه میخواد ۲۰ میلیونی که داده به دایی هاشو بگیره بعد بده. اینم بگم با دایی هاش سر این که زندگیش بالا کشیدن کلا قطع ارتباط کرده
