چون واقعا جدایی وحشتناک تره
شوهرت هرچی هم عصبی بشه ولی بازم میدونی که پشتته، مرد زندگیته، واسه تو و زندگیتون داره کار میکنه پول درمیاره، شبا باوجودش آرامش میگیری
ولی بعد طلاق چی؟!
درسته اولش احساس آزادی از زندان داری
برا خودت خوشی، کسی بهت گیر نمیده، فک میکنی مستقلی، فک میکنی خیلی قوی بودی که تونستی جدا شی ، فک میکنی عزت نفستو حفظ کردی
ولی وقتی دوماه گذشت، همه چی عادی شد
حالا تو خونه بابات میخوای چیکار کنی؟
اونموقعس که تازههه یادت میوفته فلان شب که دلم گرفته بود شوهرم اومد بغلم کرد، فلان موقع بخاطر من جلوی بقیه وایساد، به خاطر من ...
دیگه انوموقع جای اینکه بدیاش بیاد جلوت
همش خوبیاش یادت میاد