همش خودم سرزنش میکنم تو زشتی تو مریضی تو سالم نیستی تو شاد نیستی دارم زجر کش میشم رسمااا
تاپیکا من بخون شوهر من پتانسیل خوشبختیش زیاد خوش چهرس اخلاقش تو طاهر هنه فک میکنن چیه کبه اما با من خیییییلی بد کرد طلم کرد بهم خیلی خودش خانوادش پدرم در اوردن بهش میگم که با زندگی بعدت هم یکی از این رفتارایی که تو قبال اینههههمه خوبی محبت من کردی یکی از اون کارا خیلی بد نه معمولیش میکنی گفت نهههههه مگه مغز خر خوردم مگه زندگی عمرم از سر راه اوردم ... گفتم مگه من سنگ بودم تو چطور رویا زندگی بعدت داری منم با هرزار امید ارزو زنت شدم چرا من اینکارا رو کردین چرا انقدر زجرم دادین .سنگ مفته اما گنجشک جون داره ....من شوهرم بهم میگه جدا شیم ما ده سله خونه مادر شوهرم میشینیم و ده ساله نداشته بچمون بشه مادر شوهرم خیلی تو زندگیمون تلخی انداختن شوهرم هم دهن بین بینمون خوب خوش میشد عقلش میبست به دهن اونا میومد بینمون خوب بود باهم دیگه یه اشوب به پا میکرد منم سعی کردم تقریبا همه رفتارا بدم اصلاح کنم ولی خوب بازم ایرادایی دارم که نمیخوام فقط بگین شوهرت شوهرت بده میخوام بگین راجب خودم میخوام فکر کنم من زندگیمو دوس دارم شوهرم دوس دارم ببینید من میشه گفت ۶۰ درصد خوشکلم چشم رنگی صورت لاغر و لا خوب زیر چشم گود و چشم کمی درشت و بینی گنده شوهدم دوست داشت پاهای لاغر داشته باشم اما پاهام تپله ولی بالا تنم به شدت لاغر شوهرم توقعش از زیبایی خیلی بالاس ، دم عید بهش گفتم برم سر کار خواهرم فروشندگی نذاشت گفت بعد عید میری میکاپ یاد میگری بعد عیدم فاز جدایی زد خودم به تنهایی اومدم انلاین شاپ زدم با خواهرم شریک پول نیاز داشتم برا چرخوندنش دورانیم که درگیر ادیت عکسا بودم همش گیر میداد چرا تو گوشی و سر اون میگفت سرنوشت ما جدایی منم گفتم سر چی سر اینکه نشستم دوتا عکس ادیت میکنم ؟ چرا دنبال یه درامد بودم چون نه خودش پول میده بهم به خودم برسم حداقل خودم در بیارم به خودم زیباییام برسم ده سال همش تو خونه بودیم هیچ خوشی تفریحی نداشتیم و اقا انتطار داره من شاد شنگول باشم من این دو سال اخر روماتیسم گرفتم ساییدگی شدید زانو دیسک کمر الیته فک نکنید بعد بیماریام شوهرم بد شد نه کلا از اول همین بود ،همش میگه میخوام جدا بشم پنج سال اینا مجرد باشم خونه مجردی داشته باشم بعد زن بگیرم خودش مهندسه ولی میخواد پزشکی یا وکالت بخونه ،دست و بال من بست و انتظار داره من چی باشم ؟ بعد بیماریام کمی به کارا خونه اونجور که باید نمیرسیدم اما الان هر چقدرم درد داشته باشم سعی میکنم .. جاریم اومد خونه مادر شوهرم دستمال کشید ،سرش شوهرم باهام بد شد من گفتم اون سالی یه بار اومده باشه من هفته ای یه بار میرم میکشم ،و کردم .. اما باز ..،این چند وقتی یسری بازیا تلگرام اومدن گفتم بهترین فرصت کارا انلاین شاپ گذاشتم کنار شاید از اونجا یه مقدار پول بیاد دستم یا در حد عمل بینی بود بینی عمل کنم بلکه یکم به چشش بیام ،یا کم بود کارا انلاین شاپم خوب اداره کنم خودشم بهم هزار تومنم پول نمیده
بعد گیرش این شد چرا سرت تو گوشی وای فای روم رمزشو عوض کرد بعدش خیلی بدتر شد اخلاقش ،بعد گفتم خوب بذار برم سر کار من مثل دیگران نیستم که به خاطر عشق کردن دل خودم بیام بخوام پول در بیارم پس انداز کنم من میخوام پول در بیارم وقتی تو میگی میرم بیرون دخترا بیرون میبینم میام تو میبینم باهات حال نمیکنم چون میدونم انقدر خوشکل هستم که با دوتا تغیییر یهو خیلی عوض شم گفتم بزاری برم سر کار اینا بازی تلگرام نمیکنم اما نداشت گفت میخوام جدا بشیم میگم دلیل بیار برا جدایی حرف نمیزنه میگم خوب چرا میگه من چندین ساله خونه بابات نرفتم گفتم چرا کی رفتی کوچیک ترین بی احترامی کم محلی کردن بهت ،هر بار بری حتی بهشون بدیم کرده باشبی باز عین پروانه دور سرت میچرخن به روشون نمیارن شد بری امتحان کنی بری ببینی اگه بد بودن حرفی شد حدیثی شد دیگه نری الان به نطرتون ایراد من چیه این روزا تنها عیبم این یازیا میکنم و بجا چرخیدن تو اکسپلور نی نی سایت ولی چیکار کنم مجبورم من حتی دوستم گفت بیا من رفتم میکاپ یاد گرفتم هر چی یاد گرفتم یاد توام بدم اما چون شرایط من زیاد خوب نیس زانوم باید یا شوهرم ببرتم بیارتم یا هزینه اسنپم بده برم بیام یا دندون رو جیگر بذاره بتونم انلاین شاپم اداره کنم بلکه از اونجا پولی در بیارم کرایه رفت برگشتم بدم یه مدتم برا میکاپ باید ۶ ماهی بدون دستمزد بری کار کنی باید هزینه رفت برگشتم از یجایی بدم .. اون دوران که خیانت کرده بود بهم همش من با اون دختره مقایسه میکرد میگفت اون موقغیت شغلیش اله بله،منم میگعتم خودت دستو بال من بستی انتطار داری من چی باشم الان میگه ذهنم خستتس اصلا دلم میخواد مجرد باشم نمیخوام متاهل باشم منم خرجی براش ندارم بخواد تو فشار باشه باز با من نشسته خونه باباش ،بخواد جدا شیم میخواد خونه مجردی اجاره کنه بره اونجا الکی کلی رهن کرایه بده اما با من خونه اجاره نمیکنهرویا خونه مجردی ،ادامه تحصیل و یه مدت مجرد موندن دنبال یه ادم زن جدید یه حال هوا جدیده انگار حتی میگم از مهریم بده به خودم برسم باز نمیده میگه نه ،من مهریم تو مراحل جدایی ازش گرفتم بعد اشتی دادم بهش و بهم میگه بهت میدم اما نمیدونم بده یا نه شاید قصد ندادن داره که میگم از مهریه خودم ۶۰ میلیون بده من تزریق چربی کنم بینی عمل کنم اگه باب میلت نشوم باز جدا شیم .. دیشب میگفت میخوام برم میکانیکی یاد بگیرم دوره ها پیشرفته ماشین خارجی با اینکه میتونه با من بمونه ،و اینکه شاید برا خاطر یه بچه ساید بخوام بعدا ها ازدواج کنم فعلا میخوام مجرد باشم من این ماها اخر دیدم نمیداره برم سر کار بهمم پول نمیده انلاین شاپم بچرخونم دیدم دوستم از بازی نات کوین ۴۰ میلیون پول دستش اومد منم چندتا بازی زدم کل طول روز بیشتر در گیر اونام کارا خونه میکنم به خودمم گهگداری میرسم مثل قبل چیکار کنم قبل اینم که این بازیا شروع کنم زندگیم همینجور بود الانم .. الان شوهرم گاهی متنفر میشه از اینکارم اما چیکار کنم هیچ پولی ندارم دلم خوش از اینا بهم چیزی برسه یه مدت که میکردم تا پولی بیاد دستم به خودم برسم دیگه تا اینکه تصمیمش جدی تر شد برا جدای الانم حوصله بازیا ندارم با اکراه انجام میدم چون کلی زحمتشون کشیدم دلم نمیاد ولشون کنم ده روزم والا گوشی نداشتم باز روال زندگیم همینجور کسالت بار تکراری شما زندگی هاتون چه جوریه ؟ به نطرتون تو زندگیمون من مقصر بودم ؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ای بابا این آقا که من میبینم دلش به این زندگی نیست حواسش جایی دیگه است. آخه آدم چقدر میتونه بزور خودش رو به زندگی وصل کنه؟ اون آدم آخرش کارخودشو میکنه. این وسط عمر شما تلف میشه