😪😪دارم دیوونه میشم
نزدیک سی تا ادمیم هرکس یه سازی میزنه
حس تنهایی شدید دارم
من دلم میخواد دائم در جنب‌و جوش‌باشم همش باید بشینم الکی به چرت و پرتاشون بخندم🥲🥲
اونم مسافرت توی گرم ترین شهر
تفریحی هم میریم هرکس ساز خودشو میزنه
یکی میگه گرون یکی یچیز دیگه
غذا نمیزارن از بیرون بخریم میگن گرونه پول بدیم به رستورانا حالا می‌سوزم که پولدارترینای فامیلن😑😑
حال میده ک
😂😂🤌🏻کلا مسافرتبا آشنا و فامیل و خانواده چیز خوبی نیست منم کل روزاشو دعوا کردم
مسافرت و‌گردش فقط با دوستا .
اره بخدا اختیار هیچیت با خودت نیس . باید همش طبق میل جمع باشه اصلا خوش نمیگذره ماهم یه بار یه هفته با فامیلا رفته بودیم یه رستوران نذاشتن بریم غذای درست حسابیم نخوردیم اصلا هم جای تفریحی نرفتیم فقط مارو تو بازار میچرخوندن
هیچ وقت مسافرتای این مدلی نرفتم و نخواهم رفت
اصلا درک نمیکنم چه لذتی داره آخه
آدم تو خونه آشپزی میکنه مسافرتم بره باز آشپزی کنه؟
من فقط وقتایی که کمپ میزنیم آشپزی دوست دارم نه جاهای دیگه
اخ گفتی منم دوست ندارم تاجایی ک بتونم زیر بارش نمیرم
مگه مادرم زورم کنه مجبور بشم ک برمم بدترین روزای عمرم میشن اون روزا
