آره زن داداش من نتیجه دیده یه روز خونه بابام رفت حمام فراموشش شد دعای زبون بندشو برداره خلاصه ما دیدیم با خواهرم برداشتیم دیدیم اسم هممون توشه اونو برداشتیم چون تویه کیف گردنی چرم بود یه کاغذ دیگه توش جوک نوشتیم گذاشتیم توش 😂تاثیرشم اینجا بود که کل خونواده متنفرشدن ازش