2777
2789
عنوان

دعوای من با شوهرم و خانوادش

| مشاهده متن کامل بحث + 16782 بازدید | 196 پست

کلا خیلی ایراد گرفتن از ما ..

خیلی پدر شوهرم و مادرشوهرم خسیسن

ما برای خرید شب چله که رفتیم مامانم یه گوشه وایساده نگفت این و برندار اون و برندار سکوت مطلق ولی مادر شوهرم ....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اکثرا هم وقتی پسرشون زن میگیره تازه یاد دوست داشتن پسرشون میوفتن

دقیقا

فقط 11 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

معمولا ازدواج یه معامله س دیگه،اگه خوب نگا کنی متوجه میشی

ما ک راحت برخورد کردیم و اصلا هیچ بحثی نداشتیم ،کوچکترین موردی پیش نیومد و روتین و درست پیش رفت خداروشکر ،یعنی ما اصلا سر مهریه ی کلمه حرف اضافه نه زدیم ن شنیدیم ،همه خریداری هم راحت انجام دادیم خونواده ها دخالت بیجا نکردن خداروشکر

زمستان باشد،برف باشد،سوز باشد و نیمکت پارک یخ زده باشد و تو در کنارم🩷🌷💒

بعد هی میگفتن ما نداریم ما نداریم ما فلانیم و پدر شوهرم باز یه جنگ دیگه با مامانم راه انداخت که چرا ...

استارتر تعجب میکنم ازت این همه مورد دیدی و بازم بله گفتی عقد کردی هنوزم داری ادامه میدی.... آفرین بتو باهمین فرمون ادامه بده روزی طاقتت تموم شد بفکر جدایی افتادی پدر شوهرت آبم کف دستت نمیزاره... این کلا خساست بکنار دخالتهای بیجا و متاسفانه ضعف همسرت بشدت بدتره. بنظرم خیلی اشتباه کردی هنوزم داری میکنی

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
ما ک راحت برخورد کردیم و اصلا هیچ بحثی نداشتیم ،کوچکترین موردی پیش نیومد و روتین و درست پیش رفت خدار ...

دقیقاا واسه ماهم بین بزرگتر خودشون بود... واسه خرید حتی خواهر شوهرمم بامون نبود اول گفتم هیچکس نیست و تنها بعد دیدم نه چه بهتر اونموقع همه نظر میدن و انتظار دارن گوش بدی. و بنظر این وسط پسر مهم که اخلاقش چطور باشه هرجایی خانواده اشو نکشونه

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست. آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست👌🏻
بعد رسید به جشن عقد ما جشن عقد و که گرفتیم همه چی نصف نصف بود از صفر تا صدش و قراره ما قبل عقد جشن ع ...

هیچی تا اینجاش خیلی شبیه زندگی من بود با این تفاوت که ما این مراسمات رو هم نداشتیم و پدرشوهرم به من میتوپید نه به خانواده ام. خیلی سخت بود تحت فشار قرار گرفتن... 


و اینکه هنوز یخشون وا نشده بود و تمام حرفارو پشت سر میگفتن و عین اینا پررو بازی در نیاوردن از اون اول

ببین قبل اینکه بخونم بهت بگم فقط و فقط شوهرت می‌تونه جلوی رفتاراشون بگیره خودم با خانواده این مدلی و ...

منم همینطور. مادرشوهرم خیلی آدم بدی بود. 

حالا هر کاری میکنیم بهش نمیگیم. نمی زاریم بفهمه. میرم خونه مادرم و پدرم شمال نمیزارم بفهمن. چون حسودن. 

میگن ما هم بیایم. من چند بار مادرشوهرم را بردم خونه مادرم. ولی الان دیگه روم نمیشه ببرم. 

دیگه هم هیچ کدام از کارهامون را بهش نمی گیم. 

و طلا رو مادر شوهرم خودش به سلیقه خودش خرید و منو. نبرد حالا چرا ؟؟؟ چون واسه پسرم کت شلوار نخریدین منم تلافی میکنم ... حالا قرار چی بوده ؟؟ کت شلوار جز خرید های عروسی و موقع خرید عروسی میگیریم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کاش میمرردم

sara_fafa | 20 ثانیه پیش
2791
2779
2792