سه ساله که با رلم با همیم و قصدمونم ازدواج بود ولی چندروزه که اومده بهم گفته خانوادش یکی از دخترای فامیلو براش نشون کردن و بخاطر سختگیری های خانوادش نمیتونه چیزی بگه وگرنه باید تو خیابون بخوابه البته یه چندباری هم مخالفت کرده ولی کسی توجه نمیکنه بهش
تروخدا یه راهکار بزارین جلو پامون باید چیکار کنیم
حال دوتامون خوب نیس واقعا