یسری اتفاقا قبلا واسم افتاده خیلیم بد بودن ولی اون موقع اصن به روی خودم نیاوردم اما الان انگار کم کم دارم حس میکنم چقد اون اتفاقا داغونم کرده اینطوریم که دیگه انگیزه ای واسه هیچکار ندارم همش بغض دارم شبا بزور میخوابم به امید اینکه صبح دیگه بیدار نشم بعد از اونورم صبحا حوصله ندارم پاشم کارای عادیمو کنم خوابمم نمیبره بعد کلی هدف واسه چند ماه ایندم داشتم کلی ایده و اینا داشتم کلیم واسش ذوق کرده بودم اما الان حوصله هیچکدومو ندارم چون مثلا واسشون تلاشمو کنم که تهش چی بشه