2777
2789

من یه وام صد تومنی اداره بهم‌میده این ماه و‌ میخوام ایندفعه ندمش شوهرم و خودم استفاده کنم موندم چیکارش کنم که به دردم‌بخوره‌

توشهرمون یه طلافروشی هست طلارو‌قسطی میده‌بدون سود زیاد و‌عجیب غریب ، میتونم یه سرویس تیفانی مستر بخرم‌حدود ۱۷۰ تومن بقیشو قسطی بدم یا اینکه بذارم بانک قرض الحسنه‌مهر‌یه‌مدت بعدش یه وامم از اون بگیرم و با بقیه طلاهایی که الان‌دارم همه رو‌بدم‌یه‌تیکه زمین مسکونی تو‌حاشیه شهر بخرم‌و‌به‌دید دراز مدت بهش نگاه کنم شما کدوم رو‌انتخاب میکنید ؟ و اگر راه بهتری سراغ دارید بهم بگید لطفا 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

میگه ۱۰۰تومن نه یه میلیارد تومن🙃🙃زمین ۱۰۰ تومنی

بذاره تو سپرده ها دوبرابر وام‌میدن میگ طلاهم داره .‌ی زمین کوچیک تو حاشیه شهر ( ب شرطی ک جز کلانشهرها نباشه) میدن

اولین غصه من اخرین نگاه تو بود بابایی😭🖤

میگه ۱۰۰تومن نه یه میلیارد تومن🙃🙃زمین ۱۰۰ تومنی

زمین رو خودم‌تو گزینه هام گذاشتم اگه صد تومن رو‌بذارم تو بانک روش وام‌بگیرم‌و طلاهای فعلیم‌رو‌بفروشم حدود ششصد هفتصد میشه که تو حاشیه شهر میتونم یه تیکه رمین بخرم 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!

بستگی داره وام رو کی بدن 

اگر بعد از انتخابات آمریکا پولت جور بشه 

ممکنه قیمت زمین بالا بره نتونی بخری. 

من باشم طلای حالت شمش میخرم بدون اجرت

هر پولی دستم اومد طلا میخرم تا سال دیگه

بعد میفروشم ی کاری میکنم ‌‌. 

اگر طلا خوشگل داری دیگه ۲۳ درصد پول اجرت نده 

حاشیه شهر واسه خونه مسکونی؟نمیدونم بستگی به افراد اون ناحیه داره

ببین این شهری که توش زندگی میکنم داره‌پیش روی میکنه‌به‌اون سمت و‌الان خیلیا دارن اونجا ساخت و‌ساز میکنن و‌من فکر میکنم تا مثلا ده سال اینده یه قسمت نوساز و خوب شهر بشه 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
بستگی داره وام رو کی بدن اگر بعد از انتخابات آمریکا پولت جور بشه ممکنه قیمت زمین بالا بره نتونی بخری ...

منطقی بود میتون‌م پنجاه تومنم‌از دی. جی وام‌بگیرم از خودش یه تیکه طلای ابشده بخرم بذار کنار تا بعد 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
میگه ۱۰۰تومن نه یه میلیارد تومن🙃🙃زمین ۱۰۰ تومنی

(((الحسنه‌مهر‌یه‌مدت بعدش یه وامم از اون بگیرم و با بقیه طلاهایی که الان‌دارم همه رو‌بدم‌یه‌تیکه زمین مسکونی تو‌حاشیه شهر)))

کپی کردم ی تیکه از متن اسی رو خودش گفت زمین حاشیه شهر 😒😒😒😒

اول کامل بخون 

اگر خواستی چیزی را پنهان کنی ،لای یک کتاب بگذار ، این مردم کتاب نمی خوانند.
هر جور می تونی زمین. تونستی از پدر و مادر هم قرض کنی خودت بخری بهتر. اگه به شوهرت بگی پولت رو ازت م ...

شوهرم این چند وقته خیلی اذیتم کرده قبلا گفته بودم واممو‌بهت میدم ولی واقعا دیگه نمیتونم‌بهش اعتماد کنم میخوام کم کم حسابمو‌ازش جدا کنم که اگه یه روز رفتنی شدم دستم‌خالی نباشه 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز