2777
2789
عنوان

خونه من شده تفریگاه خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 150148 بازدید | 896 پست
نه همسرم میگه عزیزم فکر کردی مردم‌بیکارن بمونن خونه منتظر‌ تو!!؟با پنبه سر‌میبره با یه عزیزم پوستت ر ...

شما هم بهش بگو عزیزم دفعه بعدی وجود نداره اومدن من نیستم خودت میپزی میشوری جمع میکنی اه حرصم درومداز این همه پررویی تو دوره ی پی ام اسم هستم الان قابلیت این دارم برم بکشمشون از طرفت

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

قشنگ درکت میکنم حالا شوهر من همش توقع داره خاندانشو دعوت کنم با دوتا بچه کوچیک میگم اوکی قبول ولی چرا خواهرت مامانت یا برادرات مارو دعوت نمیکنن میگه تو توقع نداشته باش🤦‍♀️میگم پس تو چرا میگی و توقع داری ۱۵،۱۶نفرو من دعوت کنم اون وقت خودم هنینجوری برم یه سر خونه ی مامانت ک یه چای میخواد بده دستمون هی ادا بیاد اخرشم دم نکشیده میزاره جلومون ک زودتر پاشیم بریم؟نفهمی از شوهر ادمه🤦‍♀️

منم مشکل تو رو دارم 

برادر شوهرم هفته ای چهار بار با زن و بچه هاش بیاد ما بخایم بریم میگه زنم مریضه زنم نیست زنم خونه باباشه 

حالم ازشون بهم میخوره 

هر وقت هم میاد ظرفام میشکنه تو این گرونی


من یه خواهر شوهر دارم هر سال عید زنگ میزد بیست نفرو می‌ریخت خونه ی ما برای شام... حالا مواقع دیگه هم همینکار میکرد‌...ولی عید خونم کلا بهم میریخت و با شوهرم بحثم میشد‌..یه بار قبل ازعید تو آشپز خونه بلند گفتم خواهشا عید امسال کسی شام خونه ی من نیاد من اصلا دوست ندارم خونم بهم بریزه مهمون غریبه دارم... حالا بعد عید هرکی بیاد قدمش سرچشم...گفتم با این هزینه ها زمونه ای نیست که کسی خودشو جایی دعوت کنه الان یکم آدم شدن نمیانیا کمتر میان 

ܟ߭ܥ⁧⁧⁧ߊ⁧⁧⁧ࡅ࡙ߊ⁧⁧⁧ܝܝ݅ܝܭܝ⁧⁧⁧ࡅߺ߳ࡉ🌱

الان که بارداری انقد مهمونی میدی 

پس دور روز دیگه با بچه کوچیک قرار سه چهار بار در ماه بیان

واقعا جنگ راه بنداز 

تحمل نکن 

هر رفتی یه اومدی داره 

ایندفعه مهمون دعوت کرد بگو خودت بیا خونه غذا درست کن 

من نیستم یا لکه بینی دارم دکتر گفته باید استراحت مطلق باشم

هزااار جور بهونه میتونی جور کنی 

فک‌کنم از اینایی هستی که خوش برخوردی 

به خودت سخت میگیری تا دیگران خوش بگذره بهشون

بعد خودخوری میکنی 


خونه پسرشون که خیلی سال بزرگش کردن ماهی دوبار میان تفریح اینو یادت باشه.

خب پدر و مادر بزرگش کردن نه ۱۵ نفری که

و اینکه اسی بارداره اذیت میشه.از رفت و آمد فقط آمد دارن رفتو قبول ندارن انگار

اهل دردی كه زبان دلِ من داند، نيست...🙃
قشنگ درکت میکنم حالا شوهر من همش توقع داره خاندانشو دعوت کنم با دوتا بچه کوچیک میگم اوکی قبول ولی چر ...

دفعه بعد  دعوت کن

در عوض دقیقه نودی زیر گازت روشن کن غذا بسوزه مجبور بشه بره از بیرون بگیره

بعدشم بگو از من توقع نداشته باش

بهترین راه اینه که بگی غریبه که نیستید، خودتون زحمت غذارو بکشید،و راحت بشینی

حالا یا استراحت بارداری یا گرفتگی کمر یا..... میتونی بهونه کنی.

منم ۱۵ سال همین بساطو داشتم،تا اینکه خداروشکر بین شوهرم و مادرش بحث پیش اومد ،یه مدت نتونستن بیان.حالا آشتی کردن ،دست و پا میزنن بیان.من نمیذارم.

شروع رژیم2۷ بهمن  با وزن 79کیلو، وزن هدف اول:۷۰  🖤 وزن هدف دوم: ۶۷  🖤  وزن هدف سوم:۶۵ 🖤 وزن هدف آخر:۶۳🖤

دفعه بعد دعوت کندر عوض دقیقه نودی زیر گازت روشن کن غذا بسوزه مجبور بشه بره از بیرون بگیرهبعدشم بگو ...

بخدا دلمم نمیاد جو خونمو ارامش بچه هامو با بحث سراین چیزا بهم بزنم بیشتر ازاین حرصم میگیره ک مارو دعوت نمیکنن ماباید همینجوری بریم مثلا خونه ی هواهرشوهر عید رفتیم همونه همه جاام همه باید باهم برن🤢

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته