شوهرت از خداشه
خاندانش بیان بخورندبریزن بپاشند
شما باید رو نشون ندی
این بار اومدن دم در باهاشون خداحافظی کن بگو وقت دکتر دارم
دفعه بعدی بگو جایی قول دادم باید برم
یه بار کمر درد کن بگو دکتر استراحت داده
وقتی از بخور و بپاش خبری نباشه نمیان
از اول هفته تلفن بگیر دستت بگو من خیلی خجالتم بهتون سر نزدم گفتن نیستیم بگو فردا میام گفتن خبر میدم بگونه نمیشه من باید این دوسه روز سر بزنم
گییییر سه پیچ بده
از ظهر برو تا آخر شب بمون اورد هم بده هوس چی کردی
فردا خونه یکی دیگه شون پس فردا سومی
مطلقا زیر بار نرو پذیرایی کنی
اخم هم نکن که اتو دست شوهر نفهمت بدی با لبخند و روی گشاده بگو وای کمردرد کردم نمی تونم