هشت سال پیش خونه قدیمی مون تو شمال که من و مامان و بابام و عمو و زن عمو و دختر عمو و پسر عمو و مامانبزرگم شام ماهی خوردیم.اون لحظه تفت دادن تخمه ها...ولی بعدش دیگه نشد.. بابام نبود پس بعدش دیگه هیچی نشد😐
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
دوست من اگه تحمل نظرات مخالف رو نداری، تاپیک نزن. دلیلی نداره همه باهات هم عقیده باشن. اگرم تاپیک زدی، نظر مخالف هم دیدی، لااقل توهین نکن. شعور داشته باش. مرسی.
🤔خوش بگذره؟كلاً فقط فكر تيكه انداختن و سواستفاده هستن با خواهر شوهرم كه مجرده ميريم بيرون همش فكر تيغ زدنه😳 فكر ميكنه داداشش بايد خرجشو بده مامان و باباشم انتظار دارن اين چند سالى كه پسرشونو بزرگ كردن حالا بايد ما جبران كنيم كلا هر جا بريم دست تو جيبشون نميكنن
زیاد با هم بیرون نمیریم ولی بهترین خاطره ای که ازشون دارم 2ماه بعد از خواستگاری شب یلدا بود و برام یه جشن گرفتم و کلی کادو دادنو خلاصه خیلی حال داد خیییییییلی 100 نفرم مهمون دعوت کرده بودن