2777
2789
عنوان

اخرین باری که با خوانواده شوهرتون بودین و کلی بهتون خوش گذشته.

| مشاهده متن کامل بحث + 1033 بازدید | 81 پست

ماشالله چ دل پری داریم.

من دوس ندارم بچم پسر باشه با این اوصاف پسرم میره سمت زنش . هر دوشون از من ک مادرشوهر باشم بدشون میان😢😢😢😢😢

اما سمت شوهرم نوه پسری ندارن تا حالا ک شانس نداشتیم شاید ی نوه پسر براشون بیارم یکم شانس دار شیم😧

با یاد خدا دل ها آرام میگیرد. میشه برا منم دعا کنین مامان بشم.میخوام😍

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

باز خوبه شهراتون فرق داره.مثل ما.یه شهر باشین خیلی سخت میشه

خواهرجان اینجا هم هستیم ازمون دست بردار نیستن.عابربانکشونیم

با یاد خدا دل ها آرام میگیرد. میشه برا منم دعا کنین مامان بشم.میخوام😍
خاطره بگین بابا یه زره فک کنید شایده بودهاااا

خاطره دوسال اول زندگي مشتركم تولد واسه دوتا خواهرشوهرام كيك گرفتم و كادو و برادر شوهرم كيك خريدم يا هر مسافرتي كه ميرفتم واسشون سوغاتي ميخريدم عيد كه ميشد واسشون عيدي ميخريدم يا پول ميدادم اما بخدا يه تبريك تولد بهم نگفتن گفتم اشكال نداره چند بار مسافرت رفتن دريغ از يه بيسكويت سوغاتي منظورم اين نيست كه تلافي كنن منظورم اينه محبتشونو نشون ميدان حتي با يه تبريك به قران قسم اولين سال ازدواجم همش بهشون زنگ ميزدم احوالشونو ميپرسيدم حتي يه بار زنگ بخوره تو سرشون يه اس ام اس نزدن بگن حالت خوبه ؟ انقدر ازشون متنفرم كه حد نداره خوشبختانه همسرم خيلي مرد خوبيه وگرنه هرگز يك روزم تحمل نميكردم اين موجوداتو فقط وفقط به خاطر گل روي همسرم تحملشون ميكنم 

اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد

باز خوبه شهراتون فرق داره.مثل ما.یه شهر باشین خیلی سخت میشه

من با مادربزرگش خیلی حال میکنم اصولا با خونو مادریش خیلی بهم خوس میگزره البته خوانواده مدرش خوبن ولی اون یه شهر دیگن من کمتر دیدنشون

آخه چرا؟اقلن به خاطر مامانت حفظ ظاهر میکردی عزیزم


من نیاز داشتم برم حموم 

هی مامانش میگفت اسکان اسکان 

بعد زنگ زدیم دوست بابام ک بریم اونجا پیدا نمیکردیم 

از اول گفتیم بریم اونجا اینا گفتن ن

مسافرخونه هم پرسیدیم گرون بود 

بعد شوهرم عصبی بود من ی چی گفتم 

شوهرم گفت دهنتو ببند میزنم تو دهنتا 

خوبه مامانم رفته  بود اژانس بگیره نبود

منم گفتم مگه من مقصرم  یگی دگ همش میگه اسکان اسکان 

اخرم ی اژانس گرفتیم ما هم با ماشینمون پشتش رفتیم ساعت ۱۲ شب شامم نخوردیم  از اونورم غر میزد معدم درد میکنه 

منم گفتم همون موقع گفتم شام بخوریم بعد. بریم تو و مامانت گفتید. اول پیدا.کنیم بعد. ب من چ دگ هم محلش ندادم

خودش اومد. بغلم کرد  گفت ببخشید تو مقصر نبودی  ولی نمیتونستم ب مامانم چیزی بگم 

روز بعدشم ک. همش تو قیافه بود تا اخر

خیلی بد. بود ببچاره مامانم حرص خورد

کلی گریه کردم


روخریدای عروسی هم کلی حرصم داد

چند ماه پی تولد دخترم. دخترم بخنده برام بهترین لحظه اس.

مهم نیس پیش کی و کجا باشه.

ولی بعدش همسرم کوفتم کرد.

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1036752&PageNumber=7 پاسخگوی سوالات دندونپزشکیتون هستم. جهان سوم به جایی گفته میشه که اگه زن خیانت کنه سنگسارش میکنن ولی اگه مرد به همسرش خیانت کنه به زنش میگن بیشتر به شوهرت برس

 اصلا حال نمیده فقط میخوان بخوابن  ترجیح میدادم تو خونم بودم 

چراکشتیش؟؟؟خیلی حرف میزد،یعنی چی میشه بیشتر توضیح بدی؟؟؟.                                        خیییلی حرف میزنی...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز