2777
2789
عنوان

میخام واسه دخترا ی تجربه بگم

157 بازدید | 14 پست

سال پیش این موقع ها 

من عاشق ی آدم بودم (الان فهمیدم وابسته بودم نه عاشق )

کلی بازی و دروغ و تهش خیانت 

بعد از اینکه خیانت کرد فقط رفتم هیچ کاری نکردم هیچی ن حرفی ن چیزی فقط رفتم 

اون آدم فکر میکرد بخاطر وابستگی بهش برمی‌گردم اما گذشت و گذشت چهار ماه بعد پیام داد و اصرار و منم گفتم تموم کردم و ... ی ماه حدودا حرف زدیم خیلی معمولی تا اینکه دوباره دعوامون شد و من پیام ندادم دوباره بعد چهار ماه دلتنگ شده برگشته و من پسش زدم دوباره

فقط میخام بگم خیانت دیدین برین اصلا هم بخاطر موندن هیچ پسری اصرار نکنید ارزششو ندارن خیلی هم راحت کنار میاین الکی نگید بدون اون نمیتونم و فلان 

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کسی‌که دهنش یه بار به گ.ه خوری عادت کنه دفعات بعدی با ولع بیشتری می‌خوره، ترسش همون بار اوله

دقیقا بعد اون کار کارماشو هم پس داد چون دل من خیلی شکست 

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!
قدرت تحمل و صبر و عمق رابطه هر فرد فرق میکنه من ک نتونستم

همه میتونن من همشو تنهایی پشت سر گذاشتم بدون هیچکسی حتی یکی نبود ک درد و دل کنم 

اما شد و تونستم 

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!
همه میتونن من همشو تنهایی پشت سر گذاشتم بدون هیچکسی حتی یکی نبود ک درد و دل کنم اما شد و تونستم

منم ۳هفته است کات کردم همین امشبم گریه کردم ن از دلتنگی اصلا دلتنگ نیستم فقط،یادم میاد چقدر فداکاری کردم حالم بد میشه قلبم فشرده میشه چجور دلش اومد باهام بازی کنه

 
چجوری پس داد

خیلی دنبال آدمی مثل منه انگار هر چقدر می‌ره تا یکی پیدا کنه دوباره نمیتونه و برمیگرده خود من با دیدن این حالش ناراحت میشم اما کاری بر نمیاد ازم

قبافش بد شده بخاطر عمل زیبایی و.... کلی چیز دیگه

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!
منم ۳هفته است کات کردم همین امشبم گریه کردم ن از دلتنگی اصلا دلتنگ نیستم فقط،یادم میاد چقدر فداکاری ...

همه این فکر ها از ذهن من هم گذشته حال منم خیلی بد بود 

اما خب جدی باید اجازه داد زمان بگذره 

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!
خیلی دنبال آدمی مثل منه انگار هر چقدر می‌ره تا یکی پیدا کنه دوباره نمیتونه و برمیگرده خود من با دیدن ...

ولی بازم آدم نمیشه حتی اگ بدونه تاوان چیو داره پس میده 

اینی ک من باهاش ۱سال دوست بودم قبلا عاشق ی دختر تحصیلکرده تهرانی بود و نشد ازدواج کنن بعد رفته ۳سال با ی زنه ۸سال کوچکتر صیغه کرده حتی باردارم شده صیغه ۹۹ساله کرده

بچه سقط شد دوماهی

بعد زنه خیانت کرد و جدا شدن بهم دروغ گفت قضیه زنه رو قائم کرد و خودشو پسرخونه جا زد و هی شرط ازدواج مهر ۱سکه واسم چید

آخرم لو داد و قضیه رو گفت دیگ الان فهمیدم باهاش درارتباط با خودش پیام داده با برادرش حرف زده 

کات کردم دلم از این میسوزه اشکاش مال من بود عشق و حالش با اون خراب

 
ولی بازم آدم نمیشه حتی اگ بدونه تاوان چیو داره پس میده اینی ک من باهاش ۱سال دوست بودم قبلا عاشق ی دخ ...

آدم نمیشه اما همین که کارمای رابطه با منو پی داده کافیه واسم 

چون خیلی چیزا به ذهنم میاد چیزی نمیتونم بنویسم !!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز