اقا شماره داد اول حرف بیماری بود و نسخه داد و بعد ی مدت همش قلب و عزیزم و...
بعد ازم اطلاعات شخصی خواست و گفت امیدوارم بتونیم خارج بحث کاری باهم صحبت هایی داشته باشیم
بعددددد اخرش گفت منم مثل داداش بزرگترت بدون
چرا؟
ترسید ضایعش کنم و بفهمم ک قصدش چیه؟
چون من خیلی رسمی صحبت کردم باهاش
حستون چیه ؟؟؟