قبلا دلیلشو تاپیک زدم...سر یه سوتفاهم شوهرم بهم شک کرد و هرچی براش توضیح دادم و قسم خوردم که بهش خیانت نکردم هرگز باور نکرده...حالا بعضی وقتا یادش میفته...میره تو لاک خودش.باهام حرف نمیزنه...دیگه نمیگه ولی من میدونم دلیلش همونه...خیلی ناراحتم ..این حقم نبود که زندگیم اینطور بشه.میدونم هرگز نمیشه اعتماد از دست رفته رو برگردوند..رابطه م باهاش قبلا خیلی خوب بود...الان خیلی وقته باهم نگفتیم نخندیدیم...میدونم فقط مجبوری باهام ادامه میده بخاطر پسرم..در حالیکه فقط خدا شاهد منه
خواهرای گلم امیدوارم هرجای دنیا خدای نکرده اگه به مشکل برخوردین خدا همون لحظه نوره رحمتشو نشونتون بده توروخدا برای حل شدن مشکلم برام صلوات بفرستید خواهش میکنم انشاالله بیام این امضامو تغیر بدم و بنویسم مشکلم حل شد با توکل بخدا و توسل به ۱۴معصوم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!