2777
2789
عنوان

زندگی که بعد بیست سال نابودشد

10576 بازدید | 164 پست

دیشب شب خیلی بدی برام بود.تا دم دمای صبح بیدار بودم.ساعت ۵و نیم در  حد یه ساعتی خوابم برد.باز یهو از خواب پریدم.یه لحظه تمام زندگی بیست ساله م از جلو چشمم گذشت.صبحها که زود بیدار میشدم و بساط صبو نه حاضر بود.عشقم این بود برم تو بالکن و هوای صبحو تنفس کنم.آخ که چه لذتی داشت گلخونه ی کوچیکم که هر گلدونش برام حکم یه بچه رو داشت.همشون اسم داشتن.یکی گندم خانم.یکی گل عشق یکی ارزو.یکی فندوق..یکی گوریل انگوری .یکی آسید مرتضیاون گلدونو سید سر کوچه که سوپری داشت یه شاخه بهم داد.گل قاشقی بود.اون یه شاخه بعد دوسال یه گلدون بزرگ شده بود.آخ که اب دادن به این گلدونا چقدر برام لذت داشت .بعد ناز کشیدن و اب دادن بهشون میرفتم سراغ صبحونه.عطر چای تازه ...عطر بربری داغ...پچ پچای یواشکی و اروم راه رفتن اول صبحی بخاطر اینکه بچه بیدار نشه و کمی بیشتر بخابه...

حس میکنم سالها از روزا گذشته...

بساط نهارو رسیدگی به خونه و بچه و خرید واسه خونه اینا برنامه روتین زندگیم بود

دارم فکر میکنم و این فکر هرروزه تمام روح و روان منو داره میخوره.زندگی من اینجوری خلاصه میشد.

منکه کاری به کسی نداشتم سرم تو زندگی خودم بود.نه اهل رفیق بازی بودم نه گله و شکایت.اینده و رویا و ارزوم تو شوهرو بچه خلاصه میشد.برنامه ریزیم واسه خوشبختی خودمو بچه هام.

همه پشت شوهرم بودم.هیچ جایی مطلقا هیچ جایی پشتشو خالی نکردم.باهاش بودم پابه پاش.نه تو نداری کوتاهی کردم نه توی مریضی و عم و غصه هاش.با شادیاش شاد بودم با ناراحتیاش غصه دار

از زیبایی و خونه داری و همسر داری و بچه داری و اینا چیزی کم نمیزاشتم.بیست سال اینجوری زندگی کردم.زندگیم مثال زدنی بود بود اقوام و فامیل.که گاهی حتی حسادت اطرافیانمو مخصوصا جاریا رو به چشم میدیدم و حس میکردم.پس چرا در حقم نامردی کرد.

کجای راهو اشتباه کردم یکی بگه که من اروم بشم 



❤️چجوری میشه یکی رو که بیشتر سالای عمرتو باهاش زندگی کردی اینقدررر نامرد ازآب در بیاد❤️چقدر سکوت سخته وقتی پراز حرفی ❤️تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                             میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

لیاقتتو نداشته.

ضمنا با توصیفی ک از خودت کردی تو یکی از بندگان مقرب خدایی ک مورد آزمایش و امتحانش قرار گرفتی باید بتونی بازم خوب باشی بازم تحمل کنی تا سربلند از امتحانش بیرون بیایی.




هرکه در این بزرم مقرب تر است

جام بلا بیشترش میدهند

یکی بهم بگه کجارو اشتباه کردم.زن بسازی بودم.اگه داشت راضی بودم اگرم نداشت دلداریش میدادم.توی بیست سال به جایی رسید که اسم و رسمی دراورد.بهترین چیزارو برای خودمو بچه ها میگرفتم.بروز بودم.خوشگل بودم.مهربون بودم.پس چرا بازم دلشو زدم و رفت با یکی از من بزرگتر بهم خیانت کرد.منکه رفیق و همدم چن ساله ش بودم.منکه یارو غمخوار همیشگیش بودم.چرا باهام اینکارو کرد؟پس چرا تو تموم این سالا میگفت تو نباشی من میمیرم.

چرا این دوسا اخرو عوض شد.بخاطر چی؟پول؟

دارم دیوونه میشم.خب باشه منو نخاست دلش یکی دیگه رو خاست.چرا نیومد دوستانه تمومش کنیم.چرا وقتی فهمیدم خیانت کرده اومد به دست و پام افتاد.چرا دلم لرزید و بخاطر سالها زندگی و بخاطر بچه ها بخشیدم.گذشت کردم اما چرا بهم نارو زد ؟

❤️چجوری میشه یکی رو که بیشتر سالای عمرتو باهاش زندگی کردی اینقدررر نامرد ازآب در بیاد❤️چقدر سکوت سخته وقتی پراز حرفی ❤️تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                             میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️

یه بزرگی  بهم میگه برای شوهرت یه دنیا هم خوبی کنی

با کوچیکترین‌بدی همه اون خوبیا میره به هیچ

میگفت بس با سیاست بدون کجاها باید خوب باشی ‌کجاها میتونی بد باشی

خصلت اکثر مردا همینه فراموش کارن ..بس اگه خوبی کردی هیچ وقت فک نکن بخاطر خوبیات ممکن بهت بدی نکنه یا ممکن اگر خطایی کردی بخاطر خوبیات بگذره

حواستو جمع کن

لطفا برای حاجتم یه صلوات بفرست دلم شکسته

چرا وقتی خاستم برم هزار جور قسم و آیه اورد که نه تو اشتباه میکنی.منو این بچه هارو بدبخت نکن.تو سنگدل نبودی.

چطور میتونی.

نه واقعا نبودم.از ته دلم شکستم ویران شدم.نابود شدم .شکسته هامو جمع کردم و با خدای خودم معامله کردم.گفتم خدایا تو که خدایی بنده تو میبخشی من کی باشم که نبخشم.بخشیدم پس چرا اینبار ضربه رو کاری تر بهم زد😭😭😭آخه چرا یکی بگه گناهم چی بود.یکی فحشم بده بگه دلیلش این بود که این قلب لامصب این روح مرده این مغز داعوونم اروم بگیره

❤️چجوری میشه یکی رو که بیشتر سالای عمرتو باهاش زندگی کردی اینقدررر نامرد ازآب در بیاد❤️چقدر سکوت سخته وقتی پراز حرفی ❤️تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                             میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
همه اش توصیف کردی ،داستان چیه؟

دارم مینویسم.خیانت

❤️چجوری میشه یکی رو که بیشتر سالای عمرتو باهاش زندگی کردی اینقدررر نامرد ازآب در بیاد❤️چقدر سکوت سخته وقتی پراز حرفی ❤️تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                             میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز