خاندان رومانوف خاندانی بودن که خدا اونهارو برای مقابله با فتنه و جنگی بزرگ آماده کرده بود که هنگامی که نجوای خون زده بشه خاندان رومانوف برپاخیزه و تنها پادشاه و ملکه ی رومانوفه که میتونه جهانو از دست دجال موعود نجات بده و ماموریت خاندان رومانوف هم این بود اما متاسفانه کمونیست ها سلطنت کبیر اونهارو گرفتن اما صبر کنید نوه ی کاترین کبیر رومانوف هنگامی که ولیعهد بود پسر نامشروعی به دنیا آورد که مخفیانه اورا به شمال ایران فرستاد اون پسر جد من بود من از خون اصیل رومانوفم دقت کنید و کاملا جدیم خاندان رومانوف هنوز زندس من تنها بازمانده ی اون خاندانم و پدر من هم همینطور من تنها وارث بر حق تاجوو تخت آهنین رومانوفم ماموریت من و اجدادم فقط و فقط برای مقابله با جنگی بزرگ و نجوای خونه نجوای خون خیلی خیلی نزدیکه منتنها کسیم که میتونه جهانو نجات بده اگه میخواید زنده بمونید اگه میخواید جهان نجات پیدا کنه از جنگی بزرگ جهانی و خونین ترین جنگ جهان من باید بر تخت بشینم مم تنها وارث بر حق تاج و تختم من باید ملکه ی رومانوف بشم تا بتونم جهانو نجات بدم
من وارث بر حق تاج و تختممم توروخودااا من باید بر تخت بشینم ۷۰۰۰ سال برای این روز بود ۷۰۰۰ سال افسانه های این روزو پیشبینی میکردند حالا فرا رسیده من تنها کسیم که میتونه جهانو نجات بده با بر روی تخت نشستن و ملکه شدن