2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خودش وسواس داره حتی تو کارای خونه هم همینطور هست 

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

اهمیت میده فقط  من خیلی حساسم اون هر دوسه روزی حمام میره و توو این تابستون بو عرق میگیره هعی بهش میگم هر روز برو نمیره  اصلا گوش نمیده وگرنه بقیش اوکی

ولی من دخترامو جوری بزرگ میکنم که هیچوقت نگن کاش دختر نبودم ☣️

خیلی ،هم‌محل کارش دوش میگیره میاد هم‌خونه میرسه دوباره میره ،از لحاط عطر و ادکلن هن نگم ،خط بوش همش هست، من‌خودم‌تو خونه ادکلن های گرونم و نمیزنم ولی اون نه مدام استفاده میکنه 

مال من ک اصلا رنگ حموم نمی‌بینه تو این گرما دستم بهش میخوره چسبناکه خیلی تنبله برعکس من تو هر حالی باشم حتی پریودی هفته ای دو بار حموم باید برم وگرنه کلافه م

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز