یه حقیقت خیلی بدی از نامزد خواهرم فهمیدم نمیدونم جریان بگم یا نگم لطفا بیاید راهنمایی کنید
دوستان چندین تاپینگ قبلی گفته بودم
خواهرم یه خاستگار داره
هرجا رفتیم تحقیق گفتن ادم نرمالی نیست شر خره
قبلا عقد بوده طلاق گرفته
منم با هزاران پافشاری موفق شدم یه بار خواهرم پشیمان بشه حلقه پس بده
بعد دوماه دوباره اومد خاستگاری خانوادم جواب مثبت دادن خواهرم عقد کردن
الان سه ماهه عقد هستن شوهرش یه ماشین داره مدام میگه پلاک گم شده نمیتونم ببرم بیرون چون توقیف میشه
چند بار گفتم خب پلاک بگیر گفت نمیتونم برای مسئله میراث اینا شکایت روشه نمیتونم پلاک بگیرم
هر دفعه یه چیز گفتن
منم گفتم چقد مشکوکه این چه وضعیه هر روز ماشین پدر بدبخت منو میبره برای این شهر اون شهر چرا بی لاقت یه ماشین نمیخره یا ماشین خودشو ببره یا از خانواده الدنگش بگیره
چرا ماشین پدر من داغونش کرده اینکه میگم میبره بحث یه ساعت دو ساعت نیست چند روز چند روز میبره شهر های دور پدر منم شرایط این نداره تعمیر کنه
ماشین خودشو میاره جلو خونه پدرم فقط میگه شبا ببر بیرون از شهر نبر بیرون توقیف میشه
چند بار گفتم این پسر یه جا کارش میلنگه داره از الان سو استفاده میکنه
خواهرم باهام قهر کرد هی طلاق میگیرم داری دخالت زندگی منو میکنی به تو چه این حرفا
الان من دیگه نتونستم یه اشنا داشتم راهنمایی رانندگی رفتم استعلام پلاک گرفتم
فک کنید به من چی گفتن 😐😐
شکایت مهریه روشه به خاطر همین حکم توقیف دادن بهش
الان برم بگم یه جنجال به پا میشه
بعد میکن همه چیز تقصیر تو بوده چون تو از این پسر خوشت نیومده
همش فضولی کردی به لاخره زندگی به هم زدین
من دو دل شده نمیدونم رسوا کنم یه ساکت بمونم بعد عزوسی بلاخره خواهرم متوجه میشه شده هوو
اینم بگم گفتن فقط دوران عقد پسره جدا شده
ولی من چند جا شنیدم دوتا عقد به هم خورده
مطمئنم نیستم فقط اونم یه اشنا دیگه دارم ثبت احوال
جرات نمیکنم برم بفهمم درست هست یا نه
