سلام...
همش استرس اینو دارم که نکنه یهو یکیشون یه حرفی بزنه اون یکی ناراحت و عصبی و شروع دعوا
اکثرا سر چیزای بیخود و مربوط به فامیل....
هروقت من خونهام و داداشام بیرون اوج میگیره مگه من دل ندارم چرا نمیگن یه دختر داریم که الان نگران درس و دانشگاه عه بعد باید هر لحظه استرس اینو داشته باشه ک مامان باباش دعوا نکنن
چرا اینطوری میکنن...
امروز بعد سه سال دارم میرم مسافرت ولی به جای اینکه خوشحال باشم حالم اینطوریه
شایدم باید خوشحال باشم دارم یکم از تنش ها دور میشم
ولی بازم میترسم... خیلی...