یکیشون مهندس پتروشیمی هس یکیشون رئیس شعبه بانک بوده یکی دیگه هم صرفا به خاطر ملک و املاکشوت که تو ارزونی خیلی خریدن زیاد پولدار شدن شغلش آزاده، البته یکی از فامیلای دور مادری هم(پسردایی بابابزرگم) صاحب یه کارخونه معروفه تبلیغشو تو تیوی همزیاد میتونید ببینید😁
روزی به خودت میآیی و میبینی هر چقدر برای بودنش جنگیدی او برای نبودن تلاش کرد هر چقدر برای جای خالیاش جنگیدی او برای نیامدن تلاش کرد ... از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد با خودت با نبودنش با جای خالیاش با نخواستنش! از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الّا عاشقی!
همون دیگه حرف پشتشه امکان داره اونکاره نباشه ولی چون پولدار شده حرف میزنن
نه عزیزم. اولا فامیل نزدیکه. دوما چندبار ازش پول گرفتیم با سود کمتر حساب کرده برامون سوما چیزایی داره که به عقل بشر نمیرسه. فوق تصور پولداره ولی از کلاه برداری از باباش شروع کرد. به پدرش پول قرض میداد ازش سند زمین میگرفت. موقع مرگ باباش بیست دهنه مغازه به نامش بود. زمین خاکی اش خونه ی باباش بود.