سلام دوستان اول بگم که من یکم ممکنه کند تایپ کنم ولی جواب میدم
هر کی با این تاپیک مخالف یا عقاید مخالف داره لطفا یا احترام بگذاره یا بگذره از تاپیک که نترکه و دوستانی که میخواهند استفاده کنند
اگ میبینید تازه عضوم دلیل داره و این دلیل بر خواستار پربازدید نیست من کاربری ۷ ساله دارم نی نی یار میتونه ای پی ام رو چک کنه
فقط دلیلم از این تاپیک افزایش ایمان شماست و بس
من ۳۳ سالمه در زندگیم از بچگی تا حالا سختیایی زیادی کشیدم ک اگ بخوام بنویسم یک رمان ۳۰۰ صفحه ای بیشتر میشه فقط بدونید خیلی سختی کشیدم
منتظرم
بگو لایکم کن گفتی
لايك كن تموم شد
ما ۴ تا بچه ایم مدر و مادرم بی سواد بودن مادرم زن تمیزی و پدرم مرد ساده و کارگر ای میکرد
بفرمایید
تو یه جای زندگی میکردیم کنار خانواده ای پدری که هر کی مدید میگفت مگه اینجا کسی هم زندگی میکنه مادرم خیلی حرف های خانواده شوهر یعنی پدرم رو تحمل میکرد و دم نمیزد
حتی در بارداری سوم که برادرم به دنیا اومد گشنگی هم کشید
من فرزند دوم بود دختر دوم پدرم چون فکراش قدیمی بود وقتی من هم دختر شدم به مادرم گفت تو که فقط بلدی دختر بزایی
به پدرم توهین نکنید اون تقصیری نداشت زیاد
یک لحظه اجازه بدید
برادرم بعد دو سال بدنیا اومد اسمش رو میذارم احمد که تفکیک بشه
من رو هم زحل
خواهرم رو نازنین در نظر بگیرند
گسی هست اصلا😅
مدرسه که کلاس اول میرفتم وقتایی ک بارون می اومد مامانم کیسه پلاستیک پامون میکرد که کفسامون گلی نشه و تا مدرسه که دو کیلومتر دورتر از خونمون بود پیاده میرفتیم و اونجا عوض میکرد برامون تا جلو دوستامون آبرومون نره و خوب درس بخونیم
ادامشو بعد مینویسم سر فرصت چون الان کسی نیست و تمرکز ندارم ت تایپ
دوستان بیاین تاپیک آخرم
