این همسایم طبقه پایینمون میشینه.. ما طبقه بالا کلا دو تا خانواده ایم تو یه ساختمون... فامیلم هستیم تازه. امروز داداشم یخورده لاستیک ماشین بابامو شسته دم درمون (با مادرم اینا همسایه ایم) این خانوم برگشته به داداشم گفته از این به بعد حق نداری بیای دم در خونم چیزی بشوری! اینم بگم که اینجا خونه مال خودمه.. ولی این خانوم مستاجره یکی دیگس... این خانوم خاله جاریمم هست... چند روز پیش داشت مهمون میومد خونم من داشتم غذا اینا درست میکردم به مامانم گفتم بیا کمکم کن مامانم اومد پله هارو تمیر کنه(تازه عروسم همیشه داخل خونه رو خودم تمیز میکنم ولی پله هارو مامانم تمیز میکنه میگه بزار کمکت کنم پله ها با من تو خونتو تمیز کن فقط) همون روزی که مهمون داشتم همسایمون جلو مامانم تو راه پله داشته با جاریم حرف میزده برگشته بهش گفته مامان فاطمه هم (مامان من یعنی) اومد داره پله داره پله ها شو تمیز مبکنه😐😒 منم راستش بدم اومد که چرا خبر چینی میکنه
امروز به هوای اینکه به داداشم اینطور گفته رفتم بهش گفتم گفتم تو چرا به داداشم اونطوری گفتی اصلا تو چرا میری سر خونه منو به خواهرزادت(جاریم) میگی خبر چینی میکنی که مامانم برام راه پله تمیز میکنه! بعد از حرصم گفتم اینجا خونه منه مستاجر نیستم که از فردا هم به داداشم گفتم ماشینو بیاره بشوره(خداشاهده خیلی حرصم داد و خیلی پررو بود که اینو گفتم)
چطور حرف زدم به نظرتون؟
❌❌❌❌❌توروخدا کامل بخونین اینجا زیاد دیده میشه وگرنه ۴ خط بیشتر نیس❌❌❌❌