تجربه ایدز

توی مجردی؟؟؟؟؟ 

وسواس فکری شدید داری ، منم یه تایمی داشتم خودمو نابود کردم ، دختر یکماهم‌ یک هفته ان آی سیو بستری شد سه روز آخر یه نوزاد که از مادرش ایدز گرفته بود و مادرش کارتون خواب بود آوردن ، اون موقع تو باغ نبودم بعد که اومدم خونه به مدت یکسال همش مثل خوره افتاده بود به جونم که دستشون به اون نوزاد که دائم ازش خون میگرفتن زدن دستشون خونی شده زدن به بچه من، الان دخترم ایدز داره ، پدر خودمو درآوردم ، دکتر دخترم باهام‌صحبت کرد که اگر انقدر راحت ایدز بخواد انتقال پیدا کنه الان تمام دکترا ایدز دارن مخصوصا دکتر زنان و اورژانس 

دیگه از اون روز ریلکس شدم  

نه عزیزم نگران نباش

قرار بود جواب آزمایش درست نباشه که سنگ رو سنگ بند نبود

جواب آزمایشت درسته، بچه رو هم آزمایش میکنن

وای چه آدم کثیف بی وجدانی، یعنی تو دفترش کار میکردی بهت تجاوز کرد؟ 

منم در کودکی آزار دیدم

بعد ک با ایدز آشنا شدم همین نگرانی ها رو داشتم

بعد با خودم گفتم نه بابا کی گفته اون ایدز داشته و ...

آزمایشم ندادم مطمئنمم ندارم

الان بقیه پیاماتو خوندم منم یه جورایی تو موقعیت شما بودم ولی با شدت کمتر

اولین اشتباهم این بود که از اون حیوون شکایت نکردم و به چند نفر از نزدیکام این اتفاقو گفتم، تا الان بعد سالها عذاب وجدان دارم و از خودم بدم میاد

ولی کاریه که شده دیگه حتما حتما برو پیش مشاوره باید با یکی صحبت کنی، روزهای اول سخت خواهد بود چون مرور خاطرات بد وحشتناکه ولی به مرور میتونی باهاش کنار بیای

قبل از اقدام برای بارداری خودتو درمان کن بچه مادر آروم نیاز داره

امیدوارم بتونی باهاش کنار بیای و روزای قشنگ و آرومی بسازی🌱

وااای خیلی سخته عزیزم واقعا روحت آسیب دیده ولی چه آدم کثیفی بوده که بعد یه هفته همون بار اول چنین رفتار زشتی انجام داده وبهت تجاوز کرده، منم همچین تجربه ای دارم و تا قبل اون دست هیچ مردی بهم نخورده بود بعد از گذشت یکماه که رفتم تو ماشین ببینمش سعی کرد باهام رابطه برقرار کنه و بزور هم اینکارو کرد اما رابطه سطحی و منم اینقدر گریه کردم 😭تازه فامیل هم بود اما بعدش نتونستم ولش کنم عاشقش بودم یکسال هم باهاش موندم و مدام ازم سواستفاده میکرد اخرم یهو گذاشت رفت ازدواج کردم امروز ۲۸روز از عقدش میگذره امان چنین ترسی ندارم توهم نداشته باش انشالله چیزی نیست تازه سه بار آزمایش دادی منفی شده توکلت به خدا باشه