سلام خانوم گلها
من یه دختر 18ساله بودم تا اون موقع خیلی خواستگار داشتم تا شوهرم اومد خواستگاری و ب دلم نشست
خیلی پاک بودم هستم خیلی...
اما خواهر شوهر حسودم زندگیمو نابود کرد
همش زیر گوش شوهرم میخواند ک زنت ناسازگاره مادرزنت میخواد سوارت بشه پرزنت اله و...
اولا فقط پشت سر مادرم میزد چون خیلی شوهرم و مامانم باهم خوب بودن خیلی
بعدش نوبت پدرم شد
بعدشم من...
منی ک زنش بودم
منی که عاشقش بودم
آنقدر نشست پشت سرم حرف زد تو پیاماش خوندم چ حرفایی خواهر بهش میزده
میگفتن رویا اگه گریه میکنه میخواد دلتو بسوزونه مظلوم نوای
آرتیش میکنه تا تو اختیار خودتو نداشته باشی هرگوهی خواس بخوره
نمیدونید
نکشیدید
اون زمان من واقعا عاشق شوهرم بودم اونم منو دوست داشت
اما وابستگی و مطیع خواهر و مادر بودن زندگیمو نابود کرد
و میخواد شوهرم منو طلاق بده...😭😭🖤
و ما 6ماهه همو ندیدیم
ما و خانواده ام هم همچین رو ب خدا سپردیم
ب نظرتون خدا چجوری جواب ظلم اینارو میده
جواب ظلم خواهر شوهرم رو
نفرینش کردم نفرینن
ک الهی مثل ی تیکه گوشت بیفته روی تخت .ببینه،بشنوه اما نتونه حتی حرف بزنه ک ی زنوشوهرو اینجوری جدا کرد الهییییی
من خیلی دوسش داشتم
اما امان از دهن بینی و تلقین
بگید ب نظر شما خدا چجوری جواب خواهر شوهرمو میده ها ؟؟؟