2777
2789
عنوان

از نظر شرعی حلاله که شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 78927 بازدید | 388 پست

رحم کردی اینجوری سرت اومده

انقد دستش و بزار تو خرج که پول نداشته باشه دوتومن تو جیب خودشم بزاره

چه برسه خرج ننش کنه


همون کاری کمن کردم

تا سره کاره که سره کار هست

وقتیم میاد از سر کار باید بره  اسنپ کار کنه 

تا پول شارژشو قهوه و بنزینشو در بیاره

دیگه نمیتونه ننش یه ریال ازش بکشه 

کاش نی نی سایت بتونه وویس رو به کامنت ها اضافه کنه ، چون قشنگ حس میکنم سر صبحی حرص کل وجودت و گرفته ...

اه تو چقدر حال بهم زنی خدا به داد ادمای اطرافت برسه با این لحن چندش و حال بهم زنی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نمی تونم مادرش عمه ی منه آبروریزی میشه بخاطر بابام اینکارو نمیکنم حتی نمی دونم بروی خودش بیارم یا نه ...

خب راضی نبودی دیگه 

اگر هدیه داده بهت حق داری ولی اگه خریده النگو بزنید به زخمی

خب نه حلاله

خب اگر مادرشوهرت ضروریاته ترکیدن لوله اینا وظیفه تونه دیگه

همسر نداره

ولی خرج اضافه باشه یبار ندید شما 

درست میشه

با ارامش به همسرت بگو

بگو کربلا واجب نیست که نده

یا ام دی اف

یبار ندید و اعلام مخالفت کنید با خانوادش

دیگه قبل خرج تراشیدن یاد بگیره مشورت کنه

من جات باشم شرف شو می برم زنگم میزنم مادرش

کاش همه زنها برای همه حقوقشون که داره در جامعه پایمال میشه مثل شما جدی و فعال باشن . 

نفر سوم یه خلوت دونفره نباشیم . حتی اگر در این خلوت دونفر دارن بدگویی ما میکنن .                

بخدا همیشه مریض و دردمنده از بس آه پشتشه ولی حالیش نیست

عمه حالت عادیش چه گلی به سر برادر زاده میزنه که مادر شوهر هم باشه😂 .

دست به دامن عمو هات بشو بگو جلو این خواهرِ عفریته تونو بگیرین 😡

نفر سوم یه خلوت دونفره نباشیم . حتی اگر در این خلوت دونفر دارن بدگویی ما میکنن .                

اسی با دعوا و جنگ هیچ فایده ای نداره شوهرت بدتر هم‌میشه.فقط با سیاست عمل کن .خرج. بتراش براش .واقعا یه سری میگن مادره‌گناه داره .خرج دوا دکترش بشه بله گناه داره.خرج کابینت اونم یه‌پاش لب گوره حرومشه.

عشقم دخترم
آفرین کار خوبی کردید اینجور مادرها حتی اگه نیاز مالی نداشته باشن بخاطر تنهایی دائما به بچه هاشون وصل ...

شوهرهیجکس ایده آل نیس خیلیهاشون متاسفانه بد باراومدن وحتی رفتار درست با زنو بلد نیستن شماتنهانیستی گاهی باید خودمونو به بیخیالی بزنیم گلم ،بخدا بخاطرهمین چیزاس دلمه دخترم هیچوقت ازدواج نکنه 

تو فقه خوندم پدرمادر، از همسر واجب ترند تو پرداخت نفقه ...

 احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند  استالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی می‌افتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانه‌های گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود می‌کشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب می‌کرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده می‌کنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من می‌آید  احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند!

باور نکن  وقتی میگه ندارم 

   وقتی قناعت شما فایده ای برای زندگی خودتون نداره وباعث رفاه دیگران میشه 

قتاعت نکن 

 از مادر شوهرت یاد بگیر 

چطور  شرم نکرده   النگوی شما رو ببره بفروشه ولی روش نشده بگه مادر  کابینت واجب نیست 

 دعوا نکن

چون قطعا پنهان کار تر میشه 

چشمم دوربینه  ببخشید اگر غلط نوشتاری دارم 
بخدا همیشه مریض و دردمنده از بس آه پشتشه ولی حالیش نیست

امضاتونو خوندم 

خواستم بگم همه ی ما از این آدما تو زندگیمون داریم که اجازه ی شروع بهمون نمیدن 

اما تو شروع کن اصلا ب کسی هم نگو اما کاری که میخوای رو بکن 

نتیجه دهن همه رو میبنده

what you're not changing you're choosing 🦋🫧

مادربزرگ منم اینجوری بود

کربلا نرفته بود،هر وقت هواپیما میدید پیش ما داد میزد هواپیما بیا منو ببر کربلا.کلی گریه زاری میکرد.آخرش بابام و عموم اینا کلی قرض کردن و طلاهای زناشون رو فروختن مادربزرگم رفت کربلا.مادرم همش ب ما میگفت من راضی نیستم.

یکبار دیگه یکی از عمه هام میخواست بره مکه ثبت نام کنه پول نداشت.شوهرشم خیلی خسیس بود، بابام و عموم اینا داشتن پول قرض میکردن ک عمم بره مکه.مامانم و زن عموم اینا اصلا راضی نبودن.یادمه بابام سرپول با مادرم دعوا میکرد.یه لباس نو نداشتم توی مهمونی بپوشم.مادرم کلی گریه کرد گفت بخدا راضی نیستم من تابحال مکه نرفتم اونوقت داری خواهرتو میفرستی.مگه واجبه ک بره.

بعد چند روز بعد عمم زنگ زد ب مادربزرگم ک مهلت ثبت نام تموم شده. ماهم کلی خوشحال شدیم.

محتاج صلوات شمام(لطفا منو یک صلوات مهمون کنید)❤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792