میشه لطفا بیاید شاید در حد یه کلمه هم بتونید کمکم کنید لطفا

سلام 

لطفا اگه وقت دارید بخونید و بهم راه حل بدین

پدرم مریضه و عمل کرده(تهران) از اولش قرار بود من و شوهرم ببریمش دکتر ک عمل کنه اینقد شوهر این دست اون دست کرد پیش خودمم منت میذاشت سرم با اینکه هنوز نبرده بودش بعد دیگه داداشم بردش عملش کرد و برش گردوند 

حالا باید دوباره بره برای درآوردن پانسمان و اینکه دکتر پاشو ببینه و یه دکتر دیگه هم باید بره (تا تهران۱۴ ساعتی میشه ولی چون پدرم مریضه این مسیر بیشترم هست)

قرار بود داداشم ببرش ولی داداشم متاسفانه تصادف کرد و ماشین کلا داغون شده و قابل تعمیر نیست 

ما ۲ شب پیش رفتیم عیادت پدرم چندبار تو حرفاش داشت با گوشه کنایه میگفت که باید برم تهران که شوهدم بگه خودم میبرمت ولی شوهرم نگفت منم واقعا دلم نمیخواد ببریمش چون اولا شوهرم خیلی سرم منت میذاره بعدش چون هنوز ک نبرده بودش منت میذاشت چه برسه به اینکه بخواد ببرش

دوم اینکه اونشب خیلی پشت سر داداشم حرف زد که اذیتم کرد و هزارتا حرف که حتی تو جمع گفتم این حرفارو نزن که من بشنوم یا شوهرم بشنوه چون شوهرم حرفایی که پشت سر داداشم میزنه یا گلایه میکنه رو بعدش میاد بهم میگه تو خانوادگی مشکل داری داداشاتم از خودت بدترن و بابات راست میگفت باباتم فراری دادین(پدرم زن دوم گرفته و کلا اونجاست فقط یه شب در میون میاد خونه مامانم اینا وگرنه کلا پیس اوناست و بچه هاش هم کوچیکن منم داداش بزرگم سنی نداره ۲۰ سالشه)

بخاطر همین خیلی زورم اومد با خودم گفت اگ داداشم نبود بازم کسی پیدا نمیشد ببرش دکتر حالا که بردش پسرش بوده وظیفش بوده منتی نیست ولی دیگه چرا میاد پیشت سرش حرف میزنه که چیکار کرد چیکار نکرد 

من دیگه میدونستم میخواد به ما زنگ بزنه بحاطر همین گوشیمو خاموش کردم گفتم به شوهرم زنگ بزنه به من زنگ نزنه که اگ بخواد بگه نه خودش بگه بخواد بگه آره هم خودش بگه به من ربطی نداره(چون تو این مواقع به خودم زنگ میزنه میگه به شوهرت بگو منم نخواستم واسطه باشم با توجه به اخلاق شوهرم)

حالا شوهرم بهش گفت ماشین یه شکایتی روشه(راست میگه اینو) بذار ببینم ماشین داداشم یا بابام گیر نمیاد با اون بریم

پدرم گفت فردا باید بریم

دیگه خودشون خرف زدن در آخر گفت خبرشو میوم بهت 

حالا من صداشو شنیدم که داشت به یکی زنگ میزد میگفت کرایه دربستی تا تهران چنده یه روز بریم و برگردیم 

به نظر شما من چی بگم به شوهدم بگم اینکارو لکن یا نکن اصلا هیچی نگن و حتی دربارش سوال نپرسم؟و دخالتی نکنم؟

چون بعدش دیگه نه ازش پرسیدم پدرم چیگفت نه ازش پرسیدم کی بود زنگ زدی بهش