2777
2789
عنوان

شما چطوری باهاش کنار اومدین

195 بازدید | 19 پست

بعد ۳ سال دیگه از اذیت های مادر شوهرم به ستوه اومدم و دیشب کلی با خودم حرف زدم به خودم قول دادم بره گوشه ترین گوشه ذهنم ،دیگه هر چی گفت فقط بی محلی کنم ، دیگه بهش سر نزنم ، دیگه براش غذا نبرم ، دیگه براش کادو نخرم  چون ته ته همه خوبی های من فقط متوقعه 


فکر میکنه هر چی شوهرم داره مال اونه ،فکر میکنه من نون خور اضافیم 


دعوتش میکنم کلی غذا و تدارک آخرش نگاه شوهرم میکنه میگه مامانی دستتون درد نکنه 


وقتی من میرم خونش یه لیوان آب به زور جلومه ولی وقتی اون میاد هر چی رو میز باشه یا تو بوفه باشه راحت برمی‌داره میخوره و تازه میبره 


دیگه از این همه نابرابری خسته شدم 


فقط میخوام به خدا واگذارش کنم و میدونم آنقدر دلم شکسته که خدا زود زود کاری میکنه اون احتیاجش به من بیوفته 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رابطه ات رو کامل نه اما خیییییلی کم کن ،بهش محل هم نده ولش کن فکر کرده کیه

 بخدا از خونه بیرون نمیرم که نبینمش باز حرفی پیش بیاد ولی هر هفته میرم خونه مادرم پل میشه میاد اونجا هزار تا ادا میریزه زهرمار همه می‌کنه 

شاید باورت نشه ولی دیگه تصمیم گرفتم خونه مادرم نرم فقط به خاطر این عجوزه

میدونم تلاش خودتو کردی به چشمش بیای

بخدا مقصر تو نیستی مقصر از اون زنس

ولش کنی هم در خق خودت خوبی کردی هم در حق ارامشت

ولی چراغ ثرمز سمتش نگیر 

مثلا وقتایی ک شوهرت پیشتونه خیلی خوب باهاش رفتار کن 

وقتی شوهرت نیست مثل خودش

به این میگن سیاست زنانه

باهاش بحث نکن سر سنگین باش

فقط 25 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
و خدا معجزه‌ ‌می‌‌کند‌ ‌!🌱💛
مگه ببخشید دیوانه هسته انقدر احترام میزاری خوب بی محل کن‌مثل خودش باش

من تا کوچکترین بد رفتاری کنم شوهرم میبینه ولی کارای اونو که بهش میگم میگه ببین خودت چیکار کردی که اینکار رو کرده

مادر همسر من آدم خوبیه با من خوبه و یک سره دعامون می کنه ولی منم خستم نمی دونم درک کنی یا نه از اینکه محکومیم تا آخر عمر باهم باشیم ناراحتم

طفلی به جز ما هیچ کسی رو نداره ولی خب من دلم گاهی تنهایی می خواد و دوری

خیلی طول کشید تا بفهمم کاری که خوشایند من نیست لزوما غلط نیست. انتظاراتی که از آدم‌ها دارم هم لزوما درست نیست و اساسا من جای حق ننشسته‌ام که متر و معیار درست و غلط باشم. این در ظاهر خیلی ساده به نظر می‌رسه ولی هم دهن من سرویس شد هم دهن زندگی تا من اینو بفهمم🙃
بخدا از خونه بیرون نمیرم که نبینمش باز حرفی پیش بیاد ولی هر هفته میرم خونه مادرم پل میشه میاد اونجا ...

اشکال نداره دلت برا مادرت تنگ شد زنگبزن بیاد پیشت ،اگه میدونی که این بهترین راه هست همین رو انجام بده ،انقدر بهش بها دادی اینطوری پرو شده مادرشوهرا جدیدا خیلی پروشدن نمیدونم چرا، خواهرمنم عاصیه از  مادرشوهرش 

ببین بنظر من باهاش حرف بزن خب

بگو من این همه به شما احترام میذارم ولی شما برعکس رفتار میکنی به آدم برمیخوره من خیلی ناراحت میشم و...

وقتی همسرت هم هست اینو با مادرشوهرت مطرح کن حتما

چرا نمیفهمین؟کاربری دست ۲نفره خب؟ یکیشون درس میخونه یکیشون فااال میگیره 

اشکال نداره دلت برا مادرت تنگ شد زنگبزن بیاد پیشت ،اگه میدونی که این بهترین راه هست همین رو انجام بد ...

یک سره داره شوهرم براش خرید میکنه بعد تا یه چیزی برا مادر من میگیریم وای نمیدونی چیکار میکنه 

ببین بنظر من باهاش حرف بزن خببگو من این همه به شما احترام میذارم ولی شما برعکس رفتار میکنی به آدم بر ...

بی فایدس خیلی دروغگوعه قسم دروغ میخوره ، هزار تا دروغ میبافه اصلا یه ذات کثیفی داره که نگو

یک سره داره شوهرم براش خرید میکنه بعد تا یه چیزی برا مادر من میگیریم وای نمیدونی چیکار میکنه

درکت میکنم سخته واقعا ،ولی دیگه کافیه حرص خوردن کلا رابطه ات رو هم بخوای قطع کنی باهاش امکان داره شوهرت ازت سرد بشه ،یه جوری رفتارکن با مادرشوهرت که حساب کار دستش بیاد و بفهمه ازش ناراحتی ،با شوهرت هم حرف بزن ولی خب با چرب زبونی و مهربون یه طوری بگو که یه وقت مجبور نشه بین تو و مادرش یکی رو انتخاب کنه ،سیاست اینه که مثل گذشته به مادرشوهرت نرسی بخدا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز