سلام مادرم هروقت مارو دعوت میکنه شوهرم میگه میام مامانم ک تدارک میبینه بهم زنگ میزنه خودت برو من خوشم نمیاد بیام اونجا
همیشه میگه تو با خانواده خودت رفت و آمد کن منم با خانواده خودم ،من همیشه مهمونیا باهاش میرم چون دوست دارم همیشه همه جا باهم باشیم اما موقعی ک اقوام من دعوتمون میکنن دوروز فقط باید نازشو بکشم تازه کلی چرت و پرت ب خانوادم میگه وقتی ام میاد باهمه بگو بخند داره جز مامان و بابام اگه حرفی ام بزنه فقط مسخره میکنه اونا رو
امروزم ک گفت من جایگاه پدر مادرم برام فرق داره هیچکی مثل اون برام نمیشن اونا هیچوقت تکرار نمیشن هرحرفی به تو بزنن(همش بهم تیکه میندازن)عیبی ندارد منکه نمیتونم به خاطر تو از خانواده ام بزنم
چیکار کنم آدم بشه