2777
2789
عنوان

حالم از بابام بهم میخوره

109 بازدید | 7 پست

از وقتی یادمه مسبب اشکام بوده

درسته دست بزن نداشته ولی ازار روانی کم از ازار فیزیکی نداره

هروقت لازمش داشتم، نیاز به تکیه گاه داشتم پشتمو خالی کرده

انواع تحقیر، توهین رو شنیدم

همیشه مقایسه م کرده همیشه زده تو سرم

تو جمع بهم تیکه میندازه

نه پولداره دلمو با پولش خوش کنم نه اخلاق داره

انقدر اذیتت میکنند بعد که منفجر شدی میگن تو خیلی اخلاقت بده، تو فلانی بهمانی

چقدر بدبختم من

وقتی میبینم یکی با دخترش خوب رفتار میکنه و دوسش داره، بغضم میگیره....

مگه من چه گناهی کردم اخه..

هیچوقت نمیبخشمش... 

مثل بابای من 

دقیقا بابای منو توصیف کردی 

دست ب زن نداره ولی با حرفاش ته جیگر آدم میسوزه

میخوام بهت بگم... همینکه تو قوی هستی کافیه تا به هر چی که تو دلتِ برسی...آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.. قسم به لحظه ای که زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو به خواستت میرسونه.وقتایی که میخواس بگه دوست دارم میگفت آهای دختر خانوم میدونی؟! منم میخندیدم میگفتم آره میدونم.. اونم بلند بلند داد میزد میگفت منم میدونمم میدونمم خیلی میدونم، هر کی دوروبرمون بود مثل دیوونه ها بهمون نگاه میکرد و اون میخندید.. همیشه میگفت لحظه هایی که دیوونه بازی در میاری هیچوقت فراموش نمیشن من باید با تو دیوونه باشم:) وقتی دور و برش پر بود وسط شلوغی نگام میکرد آروم میگف میدونی؟:) یهویی وسط یه عالمه کار تکست میداد میدونی دیگه؟:) وقتی گریه میکردم و حالم اصلا خوب نبود زنگ میزد میگف تو که میدونی.. یبار جلوم وایساد گفت دختر خانوم جذاب تا آخر عمر باید بدونی😍 واسه به هم رسیدن دو تا عاشق دعا کنید😌E&L

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اگه نرم سرکار میگه فلانی ببین میره سرکار خرج خودشو درمیاره

اگه برم خب خسته میشم دیگه طبیعیه تا از سرکار میام میگه پاشو فلان کارو بکن

خب مگه من سگم چقدر جون دارم از صبح برم نوکری مردمو کنم باز به محض رسیدن به خونه کارای خونه رو انجام بدم

من همیشه ادم بده بودم


مثل بابای من دقیقا بابای منو توصیف کردی دست ب زن نداره ولی با حرفاش ته جیگر آدم میسوزه

همیشه از بچگی با خدا که حرف میزدم میگفتم خدایا درسته بابام پولدار نیست برام مهم نیست، ولی یه اخلاق خوب بهش بده

من دخترم ولی همیشه مثل یک پسر باهام رفتار شده

جدیدا هم مشکل حافظه پیدا کردم خیلی حواس پرت شدم

هیچوقت از مشکلات من باخبر نبود چون هیچوقت اونقدر باهام صمیمی نشد و براش مهم نبود که بخواد جویا بشه


همسر منم رفتار خوبی با دخترم نداره تمام ترسم اینه که یروز دخترم بهم بگه چرا جدا نشدی

حداقل اگر راضی میشه شوهرت ببرش پیش مشاور شاید خودشو اصلاح کرد

تازه من خدا بهم رحم کرد واقعا وگرنه با این حجم از کمبود محبت و حضور یک مرد تو زندگی تا الان صدبار انواع روابطو تجربه کرده بودم

هرچند پام لغزیده ولی نه در اون حد

حداقل اگر راضی میشه شوهرت ببرش پیش مشاور شاید خودشو اصلاح کردتازه من خدا بهم رحم کرد واقعا وگرنه با ...

مشاور میاد ولی خیلی حق به جانبه میگه میام که بهت ثابت کنم تو مشکل نداری نه من اونجا هم همش دروغ تحویل میده میگه نه من اینجوری نیستم و توهمات هست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز