فک کن داری جدا میشی خانوادت روستا زندگی میکنن و توعم افسرده ای مشاور بهت میگه زندگی تو مکان کوچیک واسه روحیت خوب نیس بعد خانوادتم نمیذارن مستقل بشی بعد با هزار دعوا و کشمکش رفتید شهر خونه اجاره کردی که خانواده ی سمی تم دنبال خودت بکشونی بعد بابام امروز دعوا راه انداخته میگه شما میخواید برید شهر کار کنید و بعد از نوشتن قرارداد دعوا راه انداخته و مامانم میگه تو کوتا بیا بگو سرکار نمیرم و منم با یه بچه کوچیک هیچ غلطی نمیتونم بکنم دارم خفه میشم ازین شرایط کاش یا بابام میمرد یا من
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
یه گوش در یه گوش دروازهاتفاقا دنبال کار هم بگردمگه میخای خلاف کنی که ازشون بترسی
من نمیترسم ولی هربار با بابام دعوا میکنم مامانم تا مرز سکته میره هی میگه کوتاه نمیای.میگه بذار فعلا اسباب کشی کنیم تو بگو کار نمیکنم کم کم راضی میشه ولی من میشناسمش نمیشه