کتابخونا بیایننن نظرتونو راجع به نوشتم بگیددد

واقعا؟ خیلی ممنون قشنگم:)🌱

بلهههههههه خوشحال میشم👀❤

عزیزم من مجردم👀😂❤

خیلی ممنون نظر دادین💚

یه سبک دیگه که مینویسم 

بفرستم بخونین؟

نه چ حرفیه، بله خیلی ممنون گفتین، 

میشه این یکی سبک‌ نوشتمم رو هم بخونین

سلام، سلام دیوونه
صدامو میشنوی؟ یا بازم کز کردی اون گوشه‌ی سوت و کور اتاق؟ وسط تابستونه ولی باز دل تو عین زمستون سرد و سوت و کوره، پرستاره می‌گفت دیگه اون نامه قشنگاتو نمینویسی، چیشد دیوونه؟ چیشد یهو؟ به قول اون قدیمیا، چیشد اون همه نامه‌ی فدایت شوم، اون همه قربونت برم، اون همه دوست دارم...؟
دیدی آدما همینن دیوونه، دیدی گفتم دل نبند همشون همینن، ولی من همین نیستما، همین واسه این دختراس، من مثل قدیمیا بار اومدم.
اونا که نون سنگک و پنیر دوست دارن، جعفری و ریحون تازه، حیف دیوونه شدم، خیلی بهتر ازینا بودم دیوونه، هنوز قلبم انقدر سیاه نشده بود، زلال بودم، مثل الانه تو ..
هر چقدرم سنگی باشی من میدونم ته دلت چیه، میدونم پشت اون اخم پر سر و صدا و پر ابهت یه دله نازکه، اون تیر برقه باز چراغش روشن شد، نزدیک شبه دیوونه، باز شب شد و فکر خیالامون شروع شد، من به تو فکر میکنم و تو به هر چی جز من، امروز توی سلف سرمو انداختم پایین، خواستم سر به زیر باشم، اما تو نباش، تو همیشه سرتو بگیر بالا، اخه اگه سرت بالا نباشه میترسم اون همه اشکی که قایم کردی سُر بخوره بیاد پایین، دور اون چشمای همیشه ابریت بگردم من؛ با اینکه دیوونه‌ای ولی من دوست دارم، قد زهرمار، که تلخه ولی اگه باشه میخورم که راحت شم، دیوونه کاش چشامونو ببندیم بعد دیگه نباشیم، عین اون قطره بارونا که تو دوست داری؟ اره، عین همونا بمیریم بریم توی خاک، ولی تو بمون؛ حیفی تو، من میرم زیر خاک، سبز میشم، سبز مثل درخت سروه؛ مثل درخت کاجه؛ دیوونه دلم یه لیوان شربت خنک میخواد تو چی؟
از اونا که میگی اخیش؛ جیگرم حال اومد، به نظرت میشه؟ اخه من بند دلم پاره شده دیگه...
دوست دارم دیوونه، مثل موهای سفیدم، که همه میگن چرا؟ چیشده؟ سیاهش کن، ولی من همونطوری دوسشون دارم، مثل گرد و خاک کردنت دوست دارم، میدونم فقط چند دقیقه‌س، بعد عصبانیتت بارون میزنه، بوی خاکِ بارون خورده میاد، اون روی خوبت تازه خودشو نشون میده.‌..
دیوونه هیچ وقت نگفتم بهت، ولی هی نامه‌هاتو دزدکی میخوندم، چقد اشکام ریخت پای اون نامه‌هات، هی گفتم خوش به حالش دیوونه، تو دوسش داری، قلب تو وقتی می‌تپه اونو یادش میاد، برا همین بیشتر دوست داشتم..
حالم بده دیوونه، انگار تو مغرم دارن ساختمون میسازن، میفهمی چی میگم؟
اره تو میفهمی، چون خودت جنگل قلبتو آتیش زدی..
چرا اخه؟ چیشد یهو؟ گنجیشگاش خوب جیک جیک‌ نمی‌کردن؟ یا درختاش توت وحشی نمیدادن؟
نمیدونم چیشد ولی انگار الان میدونی کجایی، میدونی جنگلت از اولم بیابون بود دیوونه..
حرفامو زدم، رو دلم سنگینی می‌کرد‌..
شبخیر دیوونه
شبخیرمو به اون رگای آبی کبودتم بگو، باشه؟💙